متن دلخواه شما
دانلود فیلم و سریال ایرانی
سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت 12:5 | بازدید : 132 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

دانلود فیلم نیوکاسل

دانلود فیلم نیوکاسل

 

 

 

 

نیوکاسل فیلمی به کارگردانی محسن قصابیان، تهیه‌کنندگی علی آشتیانی‌پور و نویسندگی علیرضا قاسمی و مهیار رضاخانی محصول سال ۱۳۹۵ است.

این فیلم از تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران شده‌است.

 

بازیگران : حمید گودرزی ، نسرین مقانلو ،بهرام افشاری ،رضا ناجی ، سحر قریشی ، نیما شاهرخ شاهی ، بابک نوری و . . .

خلاصه داستان

داستان ساکنین یک خانه قدیمی است که با خبر بازگشت صاحب خانه، درگیر ماجراهای مختلفی می‌شوند.......

 اطلاعات بیشتر در مورد این فیلم در ویکی پدیا

 

 

مصرف اینترنت برای دانلود قانونی از سرورهای IR نیم بها می باشد. کلیه اپراتورها موظف به اعمال هستند.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
پنج شنبه 25 مهر 1398 ساعت 4:10 | بازدید : 207 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

دانلود فیلم آشغال های دوست داشتنی

دانلود فیلم آشغال های دوست داشتنی

 
 
آشغال‌های دوست‌داشتنی فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی محسن امیریوسفی محصول سال ۱۳۹۱ است. این فیلم که دربارهٔ حوادث بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ است از دولت محمود احمدی‌نژاد موفق به دریافت مجوز پخش نشد و از دولت حسن روحانی نیز نتوانست پروانه نمایش برای سی‌ودومین جشنوارهٔ فیلم فجر دریافت کند. سرانجام پس از شش سال توقیف، در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۷ موفق به دریافت مجوز اکران شد و مورد استقبال عموم قرار گرفت.
 
 

خلاصه داستان فیلم آشغال های دوست داشتنی

تا به حال بجز خلاصه داستان یک خطی از این فیلم به‌رسانه‌ها داده نشده‌است اما خبرها حاکی از آن است که فیلم در مورد وقایع خاص انتخابات سال ۸۸ است. (خلاصه داستان فیلم همانیست که قبلاً گمان می‌رفت).

طبق اخبار غیررسمی داستان آشغال‌های دوست‌داشتنی در خانه یک پیرزن که با دخترخالهٔ میانسالش (سیما) زندگی می‌کند، می‌گذرد. در یکی از روزهای بعد از انتخابات که تجمع مخالفان انتخابات و معترضان در خیابان‌های تهران برقرار است عده‌ای از تجمع‌کنندگان فراری از دست نیروهای امنیتی وارد خانه پیرزن می‌شوند و در آنجا مخفی می‌شوند. بعد از خروج از خانه متوجه علامتی بر روی درِ خانه پیرزن می‌شوند و طبق شایعه‌های آن روزها به پیرزن خبر می‌دهند که آنها احتمالاً در روزهای آینده به خانه او مراجعه خواهند کرد و آن‌جا را می‌گردند پس به پیرزن هشدار می‌دهند که اگر در خانه‌اش چیز مشکوک و مسئله‌سازی دارد آن را از خانه خارج کند تا مشکلی برایش به وجود نیاید و داستان تازه از اینجا شروع می‌شود.

بر اتاق خانه پیرزن چهار قاب عکس از چهار مرد وجود دارد. قاب عکس بزرگتر متعلق به همسر پیرزن است که ظاهراً از طرفداران مصدق بوده‌است که در جریان کودتای ۲۸ مرداد برایش اتفاقی می‌افتد و با اینکه طرفدار نظام پادشاهی است اما پس از انقلاب به حج رفته و تغییر رفتار می‌دهد. مرد دوم پسر بزرگ پیرزن است که در جنگ ایران و عراق شهید شده‌است. قاب عکس سوم متعلق به برادر اوست که از اعضای یکی از گروه‌های کمونیستی بوده‌است که در جریان اتفاقات دهه شصت اعدام می‌شود و قاب عکس چهارم هم متعلق به پسر کوچکتر پیرزن است که در دانشگاه‌های خارج از کشور فارغ‌التحصیل شده‌است و همان‌جا زندگی می‌کند.

روند داستان به گفتگوی خیالی این چهار نفر با پیرزن در جریان شبی می‌گذرد که او خیال می‌کند فردا به سراغش خواهند آمد.
 
 

حاشیه‌های فیلم آشغال های دوست داشتنی

    در مهر ۱۳۹۳، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه‌ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار عدم صدور مجوز اکران این فیلم و ۷ فیلم دیگر شد که از آنها با عنوان «فیلم‌های مرتبط با فتنه» نام برده شده‌است. به گفته احمد سالک:«برخی فیلم‌ها با این که مجوز فیلمنامه و تولید دریافت کرده‌اند اما در هنگام ساخته شدن، به حاشیه رفته‌اند و نمایش آنها به مصلحت نظام نیست.»

    در دی ۱۳۹۴، شهاب حسینی، از جمله بازیگران این فیلم، با اعلام اینکه «موضع‌گیریِ محمد حیدری دبیر جشنواره سی‌وچهارم فیلم فجر در قبال فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» و اطلاق اصطلاحِ «معضل» به این اثر که با مجوز قانونی وزارت محترم ارشاد ساخته شده و طی چند دوره گذشته در محاق بدبینی و سیاه‌نگری قرار گرفته» و به دلیل آنچه «نبود نگاهی نو و اندیشه‌ای تازه» در جشنواره فیلم فجر عنوان کرد، از سمتِ خود به‌عنوان مشاور این جشنواره استعفا داد.

    این فیلم بالاخره در بهمن ماه ۱۳۹۷ اکران گردید که در هفته اول نمایش بیش از یک میلیارد تومان فروش داشت. به نظر می‌رسد استقبال مخاطبان به دلیل مضمون و نوآوریهایی است که در فیلمبرداری و جلوه‌های ویژه آن صورت پذیرفته‌است.

    عدم پخش تیزر در صدا و سیما: با توجه به اینکه فیلم در بستر اتفاقات انتخابات ۱۳۸۸ دارد و همچنین ماهیت فیلم که به موضوع سانسور تاریخ اشاره دارد، صدا و سیما از ابتدا از پخش تیزر این فیلم سینمایی سرباز زد.

    تحریم در سینماهای حوزه هنری: مجموعه سینماهای این سازمان که از معروفترین آنها سینما آزادی تهران است و سابقه تحریم فیلم‌های متعددی همچون «خصوصی»، «گشت ارشاد»، «من مادر هستم» و «عرق سرد» را در کارنامه خود دارد، اکران این فیلم را نیز در سینماهای زیر مجموعه خود ممنوع کرده‌است؛ فیلمی که صدور مجوز اکران آن ۶ سال طول کشیده‌است.  اطلاعات بیشتر در مورد این فیلم در ویکی پدیا

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 15:2 | بازدید : 110 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

سریال هیولا را میتوانیم به عنوان هفتمین همکاری ما بین مهران مدیری و پیمان قاسم خانی بدانیم که بعد از سریال هایی مانند شب های برره سریال پاورچین سریال نقطه چین سریال باغ مظفر سریال گنج مظفر و سریال هزار چهره انجام شده است. خلاصه داستان سریال هیولا به این صورت می باشد که  هوشنگ معلمی با شرافت و البته ساده که کاملاً به زندگی خود خانه است است و مال دنیا اهمیت چندانی برای آن ندارد آرد این شخص ناخواسته در مسیری قدم بر می دارد چه زندگی را برای با تغییراتی همراه می شود در این جریان وارد داستانهای کلاهبرداری و اختلاس می شود در این سریال هوشنگ به صورت کاملاً غیر منتظره ای مال و ثروت هنگفتی به دست می آورد و کاملاً با شخصیتی که قبلاً داشته فاصله می گیرد از زمان شاه قاجار تا به امروز روایت کرده است.با دانلود سریال هیولاهمراه باشید البته موضوع این سریال بیشتر در مورد خانواده ای میباشد که که بسیار شریف بوده تا به امروز خواستند این شرافت خود را حفظ کنند کند آنها نام خانوادگی شرابت را به دوش می کشند هند و همچنین کوچه ای که در آن سکونت دارند نیز ز با نام کوچه شلاقت شناخته  می شود ظاهراً شرافت و شریف ماندن در این سریال این روزها بسیار دشوار است.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 15:1 | بازدید : 146 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

فیلم عرق سرد

فیلم عرق سرد به جرعت میتوان گفت یکی از بهترین فیلمهای تاریخ ایران میباشد. موضوع این فیلم به یک اتفاق واقعی که قبلا رخ داده شباهت دارد؛ یعنی ماجرای خروج از کشور نیلوفر اردلان. اما به گفته باران کوثری و نیلوفر اردلان داستان فیلم ربطی به آن ماجرا ندارد

توصیه میکنیم فیلم دانلود فیلم عرق سرد را ببینید


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 15:1 | بازدید : 190 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

سایت سریال باز سایت تازه تاسیس در زمینه سریال های ایرانی میباشد که سعی دارد بهترین ها را برای شما عزیزان به ارمغان بیاورد

تیم سایت سریال باز همواره می کوشد که با رعایت حقوق عوامل تهیه کننده فیلم قامی مهم در راستای حفظ قانون کپی رایت بردارد

با سریال بازهمراه باشد


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:58 | بازدید : 195 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

درست زمانی که به نظر می رسید فرنچایز بوکس Rocky بالاخره در سال 2006 با صمیمیت تمام شد و Rocky Balboa را با کمال میل دریافت کرد ، سریال طولانی مدت دوباره در سال 2015 با شگفت انگیز کرید آغاز شد . تغییر دادن تمرکز به Adonis "Donnie" Creed ( مایکل ب. جردن ) ، فرزند قهرمان فقید آپولو کرید ، در حالی که راکی ​​( سیلوستر استالونه ) را به عنوان نقش جوانی به عنوان جوانترین مربی اکراه Creed ، ملودرام به کارگردانی رایان منتقل می کند. کوگلراین امر عموم مردم را متعجب كرد ، ردیابی سیر تحول طبیعی برای راكی ، ایجاد اردن به عنوان یك رهبر قانع كننده ، و ایجاد حساسیت زیادی از جنگنده های خیابانی كه هواداران قدیمی و جدید را به خود جلب می كند ، تمام تصویر را تزریق می كند.

کرید در چنین مکانی خوب به پایان رسید و آدونیس میراث خود را به عنوان فرزند آپولو در آغوش گرفت و سرنوشت خود را به عنوان مبارز بدست آورد و پیدا کردن دوستی و عشق با راکی ​​و موسیقی به نام Bianca ( تسا تامپسون ) را رقم زد که عاقبت هرچند اجتناب ناپذیر داشت. . بعد از اینکه فیلم موفقیت آمیز شد ، از ابتدا فکر بدی به نظر می رسید. آیا شما آن همه دنباله های راکی ​​را از متوسط ​​تا ضعیف به یاد دارید؟ و ظاهراً Creed II یک دنباله نیمه ای از یکی از کم نظیرترین فیلم های راکی به نام Rocky IV با الهام از جنگ سرد خواهد بود.

خبر خوب این است که Creed II به هیچ وجه در میان دنباله های جزئی Rocky قرار نمی گیرد. هرچند که کارگردانی ایمن و پرتحرک کوگلر (که کارگردانی بلک پنتر را آغاز کرده و هم اکنون دنباله او را آماده می کند) از دست رفته است ، کارگردان جدید استیون کاپل جونیور داستان را به روشی کارآمد ، اما نه قابل توجه ، پیشرفت می کند و به کمک بازیگران همدلی او بسیار کمک می کند. و فریبنده بزرگترین مشکل این است که روایت فیلم سطحی به نظر می رسد و انگیزه های آدونیس کرید پراکنده است.



چه چیزی در رینگ داریم؟
هنگامی که Creed II افتتاح شد ، Adonis از طریق شش مبارز خردسال شخم خورده است که حرفه وی همچنان به پیشرفت خود ادامه می دهد و او در نهایت فرصتی برای کسب عنوان سبک وزن سنگین وزن دوباره بدست می آورد ، این بار برنده این مسابقه شد. اما به محض اینکه کمربند دور کمر او قرار دارد ، وی توسط یک مدعی روسی ، ویکتور درگو ( فلورین مونتانو ) ، یک توده غول پیکر از ماهیچه ها به چالش کشیده می شود ، که به صورت "هالک" ساخته شده است و به سختی می تواند یک عبارت را رشد دهد. دراگو البته فرزند ایوان دراگو ( دلف دون لوندگرن ) است که پدر کرید را در رینگ 33 سال پیش در راکی چهارم به قتل رساند.قبل از اینکه توسط راکی ​​مورد اصابت قرار بگیرد. پس از آن ، در نتیجه شکست او این یک ننگ در کشور خود شد.

تمسخر جوان Drago غیر ممکن است برای Adonis نادیده گرفته شود ، حتی زمانی که Bianca و Rocky ، که موقعیت پر تنش خود را با ایوان دارند ، به او هشدار می دهند که نبرد نبرد. آدونیس به راکی ​​می گوید: "شما فکر می کنید که من از دست خواهم داد ، و تصمیم می گیرد که برای این برخورد ، مدافع خود را آموزش ندهد. Rocky که می ترسد تاریخ را تکرار کند ، می گوید: "برای چه کسی می جنگید؟"

چه با انتقام و چه با نوعی اعتبار سنجی ضعیف تعریف شده ، چون قهرمان در حال حاضر همه چیز را می تواند بخواهد ، آدونیس با تونی "دوک کوچک" ایورس ( وود هریس ) تمرین می کند و با ویکتور وارد حلقه می شود ، فقط برای وحشیانه بودن. این حریف توسط حریف تحمیل شده خود ، از نظر جسمی و روانی قیمت بالایی را به دوش می کشد ، و فقط مدت زمانی کوتاه است قبل از اینکه یک مسابقه تقریباً مشخص ظاهر شود. اما آیا او می تواند برای بار دوم از خشم دراگو زنده بماند؟

اعتبار جدید تأسیس شد
فیلمنامه استالون و جوئل تیلور (از داستانی از ساسچا پن و چو هوداری کوکر ) ریتم های ایجاد شده توسط تصاویر قبلی راکی ​​(و کرید) را دنبال می کند تا به طرز خردمندانه ای که می توان آنها را در یک مترونوم بیان کرد. هر آنچه اتفاق می افتد احساس می کند از پیش منظم و کمی عجله است ، با بسیار کمی که باعث تعجب طرفداران راکی ​​یا هر کسی که با مکانیک اصلی گفتن داستانها آشنا می شود ، خواهد شد. همچنین مملو از استدلال ها و زیرمجموعه هایی است ، که شامل همه چیز از رابطه راکی ​​با پسر فرهیخته خود تا تولد (خیلی سریع) یک کودک برای آدونیس و همیشه بیمار بیانکا است که حرفه موسیقی جوانی او به محض رسیدن او ارائه می شود. تست بارداری

روابط والدین و فرزندان از سه یا چهار زاویه مختلف بررسی می شود. و تا حدودی با طراوت ، دراگو به عنوان افراد شرور کارتونی به تصویر کشیده نمی شود. پویایی بین لوندگرن کم ارزش و مؤثر و اخم همیشگی مونتانو ، هیاهوی شرم واقعی و اشتیاق عاطفی را نشان می دهد که به نظر نمی رسد که بتواند آن را بر طرف کند. داستانی که این بار به ما نشان می دهد باعث می شود احساسات خود را تقسیم کنید و شک دارید کدام یک را می خواهید تشویق کنید. همدردی با خود آدونیس کرید ، که یک زوج دوست داشتنی ، یک کودک در راه ، یک خانه جدید دیدنی در مرکز شهر لس آنجلس و پول و شهرت زیادی دارد ، تقریباً دشوارتر است ، اما هنوز هم به نظر می رسد دائم ناخوشایند است.

در نتیجه ، درگیری ها و پیروزی های حلقه به سادگی احساس نمی کند که مانند کرید برنده شود ، احساس سرنوشت و شادی را که تجربه می کنیم از دست می دهیم وقتی می بینیم آدونیس سرانجام میراث پدرش را در حالی که سایه خود را ترک کرده است ، آغوش می گیرد. این باعث می شود تا عشق اصلی ما به شخصیت ها ، دست نخورده باقی بماند. راکی ، اکنون پیر ، اما هنوز هم قوی ، مانند همیشه کاریزماتیک است ، و اردن البته کاریزما زیادی دارد. تامپسون به عنوان اولین بار جذاب و قدرتمند می شود ، و ما نیز چرخش تیز دیگری را از Phylicia Rashad دریافت کردیم به عنوان Mary Anne Creed. گرمای قابل لمس ما نسبت به این افراد ، حتی آنهایی که ما فقط با آنها فیلم ساخته شده ، باعث می شود فیلم جذاب باشد ، باعث می شود Creed II از مکانیکی کمتری نسبت به آنچه واقعاً احساس می شود ، احساس کند.

حتی اگر نفس هوای تازه که توسط اولین Creed وجود دارد دیگر وجود نداشته باشد ، بینندگان می توانند به راحتی آرام شوند و از آنجا دور شوند ، حتی اگر نتوانند احساس کنند که جنگ کم و بیش ثابت است. خوشبختانه ، این بیشتر یک Rocky II است تا یک Rocky IV (یا Rocky V ، خدای ناکرده) ، Creed II مفید و لذت بخش است حتی اگر کسی بتواند برآمدگی هایی از یک مایل دورتر پیدا کند.

نتیجه گیری
در این قسط دوم نقص فیلمنامه این است که می تواند بسیار قابل پیش بینی باشد اما با این خرده فرعی که آنها به ما ارائه می دهند و کاریزمای شخصیت ها با نگه داشتن شما در صندلی به راحتی مایل به دیدن چیزهای دیگر مبدل می شوند.



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:56 | بازدید : 233 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

Dragon Ball Super: Broly با یک کار دشوار روبرو است. این یک فیلم جدید Dragon Ball است که به عنوان یک ادامه متعارف از Dragon Ball Super عمل می کند ، یک مشکل بزرگ در آنجا وجود دارد ، اما همچنین فیلمی است که بر روی بحث برانگیز جنجالی متمرکز است ، یک شخصیت تحت سلطه که سه فیلم دیگر Dragon Ball را نیز به خود اختصاص داده است. برای او ، به لذت یا انزجار تماشاگران. اگر این فیلم پشتیبانی هواداران را نداشت ، من مجبور نیستم هفته آینده قسمت جدیدی را از تلویزیون منتشر کنم تا کاملاً از آنچه سریال سوپر تاکنون به ما داده ، تمیز کنم .

خوشبختانه ، نه تنها Dragon Ball Super: Broly به مناسبت زندگی خود ادامه می دهد و سرانجام عدالت برلی را نیز انجام می دهد ، نه مانند کوششی قبلی که دیدیم در این سریال با شخصیت های کال و کالیفلا دیدیم ، که چیزهای زیادی را برای دلخواه من گذاشتند . به نظر می رسد بسیاری از مشکلات پیوستگی این سریال را نیز حل می کند . همچنین فقط یکی از بهترین و رضایت بخش ترین دوره های فیلم Dragon Ball است. این مهمترین یادبود سری جدید است و اگر از ابتدا هوادار بوده اید یا این اولین تجربه شما با این سریال است ، بی صدا ، از نظر من می توانم بگویم که این یک فیلم قوی و کامل است.

Dragon Ball Super: Broly در اصل به دو نیمه تقسیم می شود که اولین مورد آن شامل دوران کودکی آسیب دیده Broly و پایان نژاد Saiyan می شود. نکته جالب اینجاست که این یک منطقه آشنا است که باعث می شود اکثر طرفداران Dragon Ball در هر موقعیت دیگری شکایت کنند ، با این حال Dragon Ball Super: Broly راهی سرگرم کننده و کارآمد برای متراکم کردن همه آن آشفتگی پیدا می کند. این قسط جدید با برولی از این فرصت استفاده می کند تا تمام توطئه های ماندگار Dragon Ball را بازنویسی کند و سعی می کند چندین داستان را که در گذشته به این سریال اشاره شده است حل کند ، از جمله رابطه فرایزا با نژاد Saiyan ، داستان باردوک و کل اختلافات برلی



ما در این بازسازی چیست؟
برولی زندگی خود را با یک هدف در سر شروع می کند. Saiyan قدرت و ظرفیت فوق العاده ای را برای حتی بیشتر به نمایش می گذارد ، و زمزمه هایی در بین نخبگان سایان شروع به گسترش می کند. این واقعیت که برولی می تواند سوپر ساعیان افسانه ای شود که در نهایت می تواند Frieza را از بین ببرد باید دلیل جشن باشد ، اما King Vegeta به راحتی ابراز ناراحت می کند که یک نوزاد تصادفی از فرزندان سلطنتی خود قدرتمندتر است. در نتیجه ، پادشاه ویتا برلی (و پدرش پاراگوس او را دنبال می کند) را به نوعی مأموریت انتحاری می فرستد تا آنها را از چارچوب خارج کند. با این حال ، این دو نفر نه تنها در شرایط شدید سیاره وامپا ، جایی که در آن مقصد قرار دارند زنده مانده اند ، بلکه پاراگوس به آرامی پسرش را اصلاح می کند تا او را به ابزاری انتقام جویی تبدیل کند تا روزی بتواند به خانواده گیاهی که از قدرت او می ترسیدند حمله کند.

بیش از یک فریم
این فیلم تصمیم دارد داستان برولی را موازی با داستان گوکو و خروج وی از سیاره گیاهی تفسیر کند. دو تجربه از داستانهای مبدأ عجیب و غریب مشابه ، فقط گوکو به اندازه کافی "خوش شانس" است تا در مکانی "مهمان نواز" مانند زمین خاتمه یابد. بارها نشان داده شده است که برولی قربانی شرایط است ، اما قابل توجه است که Dragon Ball Super: Broly می گوید خیلی کم کسی را از هم جدا می کند ، چیزی که گوکو آن را تشخیص می دهد و بخشی از دلیل جذب برلی است.

های Broly نیز طول می کشد استفاده کامل از مقدمه خود و با شخصیت های مورد علاقه کار می کند از طرفداران که در سال به عنوان دیده نمی شود Zarbon ، Dodoria ، ناپا ، نیروی Ginyu و دیوانه به Raditz کودک. این کاوش های واجب از گذشته دلپذیر است ، اما آنچه که از آن لذت بخش تر هم است ، کار گسترده ای است که فیلم با کینگ ویتا و باروک انجام می دهد و همچنین با مادر گوکو ، گین.. او آنها را به جای "پدر سرد سایان" به شخصیت های واقعی تبدیل می کند که انگیزه ها و عمق واقعی دارند. همچنین پیشرفتهای تکنولوژیکی در سراسر جهان Dragon Ball وجود دارد که قبلاً هرگز آن را حس نکرده اید (مانند توسعه ردیاب های کی). پیشاهنگان)

بررسی جدید برای یک شخصیت افسانه ای
به همان اندازه که کار فیلم با King Vegeta و Bardock قوی است ، همچنین تعجب آور است که چگونه این فیلم با شخصیت برولی کاملاً کار کرده است. فیلم باعث نگرانی او می شود. او نه تنها احمق دستکاری شده بلکه قربانی گذشته سوءاستفاده است. او به شدت سعی می کند از زندگی خشونت اجتناب کند ، اما پیوسته توسط شخصی که بیشتر به او اعتماد دارد ، تحت فشار قرار می گیرد. این یک داستان وحشیانه و ظریف است و یکی از متفکرترین آثاری که دراگون بال منتشر کرده است. تکان دهنده است که فکر کنید تمام چیزی که نسخه اصلی کاراکتر را ایجاد کرده است گریه مکرر کودک Goku بود. او نه تنها او شرور است که شما آن را می فهمید و به آن اهمیت می دهید ، بلکه او نیز ظاهراً استدلال می کند که برولی مطابق با دیدگاه قهرمان فیلم است.

این بار ، برولی می تواند احساسات گوناگونی را نشان دهد ، نظرات خود را کنترل کند و حتی می تواند جملات کامل را به جای سری دلخوری هایی که در فیلم های قبلی برای او محدود شده بود تلفظ کند (بنابراین بازیگر صدا خوزه مککو صدایش را امانت می دهد ، باید بسیار سپاسگزار باشد) داستان "دوست" نامتعارف برولی در سیاره وامپا و پشت پرده پشت کت خز او صادقانه دلخراش است. همچنین به اعتبار فیلم ، Dragon Ball Super: Broly ،  می داند چه عناصر سه گانه قبلی Broly باید در اینجا حفظ شود و از کجا شروع شود. یقه شوکه شده از اطاعت که پاراگوس برای نگه داشتن پسرش تحت کنترل دارد ، هیچ تفاوتی با سیستم تاج و دستبند برولی ندارد.Dragon Ball Z: دوئل فوران می کند . با این حال ، این بار ، دستگاه محدودیت برولی خیلی زودتر و در شرایط بسیار بهتری نشان داده شده است. به طور کلی ، فیلم از اشتباهات پیشینیان خود درس می گیرد.

تعداد بسیار زیاد سایه ها
بعد از اینکه فیلم داستان برولی و پدرش را تثبیت می کند ، او به زمان حال میپرد و آماده می شود تا فیوز این بشکه باروت را روشن کند. Cheelai و Lemo ، دو نفر از آخرین محصول از سربازان که در نیروی تکرار فعلی جان سالم به در فریزر ، آنها یک توقف غیرمنتظره در سیاره وامپا ایجاد می کنند و برلی و پاراگوس آواره شده را ملاقات می کنند. رزمندگان ، نقشه های ساعیان را که فکر می کردند مرده اند ، به چنگال فریزا و شرارت شرور در برنامه بزرگ بعدی خود می آورند. فریزا می تواند نشان دهد که ذهن تا چه حد می تواند فریب بخورد و یک لحظه بخصوص ظالمانه وجود دارد که او در آن حد واقعی قدرت های برلی را آزمایش می کند. او درخشان بازی می کند ، مقابله با این همه سئیایی ها با یکدیگر برای انجام کار برای او و ظواهر او در اینجا بازگرداند که چگونه این شرور وحشتناک و تهدیدآمیز می تواند باشد.

ساده لوحي گوكو نسبت به فريزا ، با اعتقاد به اينكه شرور رفتار خواهد كرد و به نوعي توافق آقايان احترام خواهد گذاشت ، زيرا سعيان به فريزا كمك كردند تا زندگي خود را بازيابد ، كمي نااميد کننده است. البته خیانت در این منو است! ما در مورد Frieza صحبت می کنیم. گوکو نمی تواند در مورد اعتماد به فریزا (که من هنوز برای هر اتفاقی که در گذشته بین آنها رخ داده است منطقی نبینم) هیچ مشکلی نمی بیند ، اما خوشبختانه ، Vegeta از عقل سلیم بهتر و اقداماتی برخوردار است. Goku ، Vegeta و شرکت قبل از اینکه بتوانند آخرین توپ اژدها را برای برنامه خود بدست آورند ، فریضا را به کمین می کشند. در این مرحله است که ماموریت های انتقام جویانه مختلف این فیلم با هم جمع می شوند و این فیلم می تواند روند سرکوب اکشن بمب گذاری شده خود را برای سومین سال آخر خود در آغوش بکشد.

حذف ARTILLERY سنگین
Broly هم برای Vegeta و Goku یک چالش رضایت بخش است و یک سطح از مبارزه احشایی را فراهم می کند که مدتی در این سریال دیده نشده است. این دو قهرمان فیلم در برابر تهدید جدید بسیار خوب عمل می کنند ، اما بویژه گیاهخواری می تواند انواع و اقسام جوجه ها را لگد بزند و ترفندهای زیادی را نشان می دهد که او قبلاً در انیمه فرصتی برای اجرای آن نداشته است. وقتی به نظر می رسد راهی برای Goku و Vegeta برای از بین بردن برولی وجود ندارد ، فیلم استخراج می شود ، قطعه مهمی است که از طریق مواد تبلیغاتی فیلم به شدت تبلیغ شده است. در یک لحظه واقعی ناامیدی ، گوکو خود و گیاهان را از نبرد جدا می کند تا به نیروی محرکه قدرت که فیوژن فراهم می کند متوسل شود.

Dragon Ball Super: برولی می داند هواداران او چقدر Gogeta را می خواهند و انتظارات زیادی در پشت Gogeta با Broly وجود دارد. فیلم از توالی فیوژن خارج می شود و از منحنی یادگیری دشوار تکنیک فاصله نمی گیرد و این روند گاه می تواند پر از نواقص باشد. در واقع همه چیز طول می کشد Dragon Ball Z: Fusionاو با شخصیت کار کرد ، اما این کار را بهتر انجام می دهد. شخصیت فوق العاده قدرتمند اوج مناسبی را برای فیلمی ایجاد می کند که از قبل هیجان انگیز است. در طول بخش آزمایشی و خطا در روند ادغام ، فریزر با موفقیت قدرت فیلم را بدون کاهش سرعت حفظ می کند و در یک مبارزه تهاجمی علیه برلی شرکت می کند. این یک روش مؤثر برای اضافه کردن برخی تنوع در صحنه های نبرد فیلم و همچنین راهی برای از دست دادن هیچ اقدامی در طی طنزآمیز ترین سکانس آموزش فیوژن نیست.

جنگ های حقوقی
به دلیل انیمیشن استثنایی که در فیلم ارائه می شود ، تمام این مبارزات بسیار سرگرم کننده هستند. توالی هایی مانند ورود کودک Goku به زمین ، اولین مبارزه با Vegeta و Goku و همه دعوا های برولی زیبا به نظر می رسند.

Dragon Ball Super در پایان دوره کاری خود شروع به ارائه عکس های جذاب تر و چشمگیر جنگ های جنگی کرده است ، اما مطالب اینجا در سطح دیگری است. دوربین درگیر و اطراف آن نبردهای نامحدودی ایجاد می کند ، این امر باعث می شود احساس کنید که این عمل هرگز متوقف نمی شود. واقعاً چیزی کاملاً چشمگیر است.

هنگامی که فیلم تصمیم می گیرد تحولات را افزایش دهد و با وقوع انرژی احساس بی دغدغه ای شود ، به نظر می رسد تئاتری بودن این انیمیشن از One Punch Man گرفته شده است . مواردی وجود دارد که انتقال آنها به انیمیشن سه بعدی می تواند کمی ناخوشایند باشد ، اما بین آنها چند و خیلی فاصله نیست و انفجارها ارزش تلاش را دارند.

انیمیشن ، اکشن و شخصیت سازی از اولویت های فیلم است ، اما هنوز یک حس سرزنده و شوخ طبعی در فیلم وجود دارد. خواسته های مشابه بولما و فریزا برای به دست آوردن توپ های اژدها نه تنها بهترین آرزوهای بالقوه کل سریال بلکه قوی ترین نقاهت های فیلم هستند. همه اینها بیشتر با رویکرد باورنکردنی Norihito Sumitomo مشخص شده است . کار Sumitomo در فیلم های Dragon Ball فقط بهبود یافته است ، اما نمره برولی قطعاً از همه قوی تر است. موضوع گوگتا ، « گوگتا در مقابل. برلی »  نه تنها یک سرنخ به یاد ماندنی است بلکه بارها و بارها از نام Gogeta در جشن فریاد می زند. آهنگ اصلی فیلم Daichi Miura ، « بلیزارد" این فوق العاده است.

روشنایی از امیدهایی که ایالات متحده آمریکا را منتشر کرد
موارد بسیار کمی وجود دارد که من در این فیلم دوست ندارم ، اما ممکن است برخی از افراد مضطرب باشند که این فیلم سریعتر به صحنه اکران برسد. پس از شروع دعوا ، آنها کند نمی شوند. این فیلم همچنین یک بازیگر با تعجب متمرکز را نشان می دهد که واقعاً فقط Goku ، Vegeta و Frieza است. کسانی که انتظار داشتند صحنه های رستگاری شگفت انگیزی برای Gohan داشته باشند ، از این که اکثر بازیگران پشتیبانی حتی ظاهر نمی شوند ، ناامید خواهند شد ، مگر به یک نمایش کوتاه Piccolo . آیا برای Trunks of the آینده یا Android 17 غیرممکن بود که مختصراً ظاهر شود و دست به دست هم بدهد؟ با اسکناس چه خبر است، برای آن موضوع؟ بسیار مناسب برای طرح به نظر می رسد ، اما خوب است.

برای اولین بار ، Dragon Ball Super داستانی را ارائه می دهد که به اندازه کافی گسترده و سینمایی است تا مانند یک فیلم واقعی احساس شود و حتی مدت زمان آن یک ساعت و چهل دقیقه باشد. جدیدترین فیلم های Dragon Ball تا حد زیادی مشکلات ناشی از زمان اجرای کوتاه فیلم های قبلی را حل کرده اند. فیلم های قبلی Dragon Ball بعضی اوقات مانند "بهانه های شکوهمند" برای تولید صحنه های جنگی عالی احساس می شدند. این خیلی دور از آن است.

Dragon Ball Super: Broly یک پیروزی مطلق در همه جبهه ها است. این استاندارد جدیدی را برای آنچه در فیلم های Dragon Ball امکان پذیر است تنظیم می کند و نه تنها یک داستان مؤثر جدید را ارائه می دهد ، بلکه شکاف های قدیمی را نیز پر می کند. این بسته بندی شده با سرویس فن برای بینندگان اختصاصی بسته شده است ، اما هنوز هم شگفتی های بسیاری دارد. دیدن آن بسیار خوشحال کننده است و دیدن این نکته که هنوز زندگی زیادی در این حق رای دادن وجود دارد ، حتی اگر فقط به یک سری فیلم تبدیل شود ، بسیار لذت بخش است.

نتیجه گیری
این فیلم تقریباً در تمام بخش های خود نکات خوبی را جمع می کند ، این بار انیمیشن عالی است و طرح دارای قوام است. نکات بد او مطابق سلیقه من سادگی در طراحی کاراکترهای جدید است ، چیزی که از بدو ورود سوپر را به خود جلب کرده است ، من هم باید آن را مقصر بدانم که لحظه های دراماتیک را تبدیل به آنها در کمدی می کند.



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:56 | بازدید : 200 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

هنری کاویل به اخبار برمی گردد ، چندی پیش در مورد او چیزی نداشتیم ، جایی که به ما اطلاع داده شد که کاویل در سریال The Witcher تولید شده توسط نتفلیکس ، جرالز دی ریویا خواهد بود ، حالا با یکی دیگر همراه است ، این بار با محتوای ترحیم تر.

ساعاتی پیش اظهار داشتیم که بسیاری از سایت ها از این موضوع پرهیز کرده اند.

هنری کاویل دیگر سوپرمن نخواهد بود . طبق گفته های هالیوود ریپورتر ، آنها به ما می گویند ، مذاکرات بین کاویل و وارنر بروس ، که تلاش کرده بودند وی را به عنوان شوم در شازام تبدیل کند ، شکسته است ! . با توجه به قراردادهایی که اکنون کاملاً خارج از جدول است ، به نظر می رسد اکنون Warner Bros برای همه فیلم های آینده به یک سوپرمن جدید احتیاج دارد.

به نظر می رسد جهان سینمایی دی سی در حال از دست دادن Man of Steel است.

منابع می گویند هنری کاویل ، که در سه فیلم سوپرمن بازی کرده است ، از برادران وارنر جدا می شود. گفته می شود این بازیگر بریتانیایی که سال گذشته لباس مردانه  لباس مرد مرده را در سال 2013 به نمایش گذاشت و سپس در سال گذشته در Batman v Superman: Dawn of Justice (2016) و Justice League بازی کرد ، آویزان شد شنل قرمز

برادران وارنر سعی کرده بود به کمک طلب کردن کویل، که به تازگی با همکاری ستاره دار در ماموریت غیر ممکن - خرید اینترنتی برای برجسته سوپرمن Shazam را، است که توسط بازی می کردیم! زکریا لوی و تاریخ انتشار 5 آوریل 2019. اما مذاکرات آنها بین نمایندگان WME و استودیوی کاویل در زیر بسته شده اند ، و این درب در حال ظهور حضور دیگر سوپرمن است.

دلیلش این است که وارنر رویکرد خود را نسبت به یک فیلم Supergirl تغییر داده است که با یک ابرقهرمان نوجوان داستان خانگی خواهد بود. با توجه به کمیک های DC ، این یک بازیگر سن کاویل را به طور موثری از معادله داستان حذف می کند زیرا سوپرمن که به نام کال ال نیز شناخته می شود ، کودک خواهد بود.

همچنین به گفته یک منبع دیگر ، Warners احتمالاً حداقل برای چند سال فیلم انفرادی سوپرمن ساخته نخواهد شد. یک منبع مطالعه می گوید: " سوپرمن مانند جیمز باند است و پس از مدتی باید به بازیگران جدید نگاه کنید. " به همین ترتیب ، کاویل به بن افلک ملحق می شود ، که انتظار نمی رود نقش خود را برای فیلم مستقل آینده بتمن ، به کارگردانی کارگردان مت ریوز ، به عنوان یک قهرمان در راه خروج ، تکرار کند.

" ما رابطه ای عالی و احترام زیادی برای هنری کاویل داریم که بدون تغییر ادامه دارد. علاوه بر این ، ما تصمیم های فعلی درباره فیلم های سوپرمن آینده نگرفته ایم. "بیانیه سخنگوی برادران وارنر را بعد از انتشار اولیه این داستان بخوانید.

منبعی از وارنر می گوید که معامله Shazam! به دلیل درگیری های برنامه نویسی از هم پاشید. و این به این واقعیت است که کاویل به تازگی ثبت نام کرده است تا در سریال The Witcher Netflix ستاره ای کند. با این حال ، منبع دیگری می گوید تعهد Witcher پس از بن بست Warner به نتیجه رسیده است و این نشان دهنده تغییر در استراتژی مطالعه است.

" کارشناس" این تحقیق می گوید: " تشخیص داده است که بعضی از قسمت های فیلم های قبلی کار نکردند ." منبع دیگری می گوید که وارنر سعی دارد دکمه "تنظیم مجدد" را با جهان DC فشار دهد و به آرامی کشتی خود را در جهت دیگری هدایت می کند.

در حالی که افلک و کاویل بازنشسته می شوند ، دیگران که در صفحه عدالت با هم روی پرده دیده می شدند ، ادامه می دهند. گال گادوت برای Wonder Woman 1984 بازگردد ، که در نوامبر 2019 به سینماها می رود. جیسون مومو رهبری یک فیلم انفرادی Aquaman در ماه دسامبر را بر عهده دارد. و عزرا میلر برای بازی در فیلم فلش ، که در اوایل سال 2019 فیلمبرداری می شود ، همچنان در هیئت مدیره قرار دارد .

مدیر اجرایی برادران وارنر کوین تسوجیهاارا و برادران Warner Bros. Pictures رئیس جمهور گروه Toby Emmerich به دنبال احیای مطالعه DC Universe هستند که هنوز هم از نظر بوکس و تشویق ها نقش ثانویه در برابر جهان مارول ایفا می کند. نقد فقط شش سال پیش ، هنگامی که The Dark Knight Rise سه گانه کریستوفر نولان را بست ، دی سی تیم ابرقهرمانان موجو بود. اما تاکنون فقط Spinoff Wonder Woman پتی جنکینز قول این حق رای را عملی کرده است.

کاری که وارنر هنوز انجام نداده است یک تار و اکران است ، کاری که با توجه به سالهای برنامه ریزی موجود در این فیلم ها ، تقریباً غیرممکن است. جان استانکی ، مدیرعامل جدید WarnerMedia ، درمورد مطالعه در کنفرانس سرمایه گذار در تاریخ 6 سپتامبر ، گفت: "به کوین ، توبی و تیمش تبریک می گویم." اما او همچنین در دی سی شانس گرفت. "برخی از حق رای دادن های ما ، به ویژه در دی سی ، همه ما فکر می کنیم می توانیم بهتر عمل کنیم."

اکنون با وجود دو عنوان بالقوه DCEU مانند Batman و Superman که گم شده اند ، Warner Bros اگر بخواهد با UCM خود به دیزنی و مارول برسد ، باید چیز دیگری را امتحان کند. در هر صورت ، خبر خوبی نیست برای هر کسی که انتظار دارد به زودی سوپرمن را روی صفحه بزرگ ببیند.

در یک به روزرسانی جدید:

کاویل به عجیب ترین حالت ممکن به این خبرها پاسخ داده است : وی ویدئویی در اینستاگرام خود منتشر کرده است که می بیند در هنگام پخش نسخه طنز "یک پیراهن" تیم بالابر کریپتون "را می پوشد و در سکوت خود یک شخصیت اکشن سوپرمن را نگه می دارد. دانوب آبی "در پس زمینه.


کاویل در این عنوان نوشت: " امروز # سوپرمن مهیج بود ."

این همه معنی چیست؟ ایده ای نیست یا می گوید هنوز سوپرمن است ، یا با شخصیت خداحافظی می کند ، یا او خیلی عجیب است ...

در همین حال ، وارنر بروس با بیانیه رمزنگاری شده خود پاسخ داده است ، و به THR می گوید: "در حالی که هیچ تصمیمی در مورد فیلم های آینده سوپرمن اتخاذ نشده است ، ما همیشه با هنری کاویل احترام و احترام زیادی قایل بوده ایم. تغییر نکرده است

طبق همه توضیحات ، کاویل هنوز به عنوان سوپرمن حضور دارد ، اما به نظر نمی رسد هنوز کسی بخواهد آن را به درستی تأیید کند ...



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:55 | بازدید : 190 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

شکی نیست که برادران وارنر یکی از حق رای دادن های ترسناک را دارد که عموم مردم که این ژانر سینما را دوست دارند بیشتر از همه دوست دارند. پس از دو فیلم از حماسه اصلی The Conjuring (وارن پرونده در اسپانیا) و دو فیلم دیگر که زیر حماسه را ساخته اند ، آنابل و آنابلل: آفرینش (دومی اسپین آف اولین آنابل است) ، La Monja ، که در واقعیت اول از همه به لحاظ زمانی است .

لا مونجا یکی از فیلم های ترسناک سال پیش بینی شده است که پیشینیان آن فیلم های خوبی از ژانر هستند ، بنابراین انتظارات با لا مونجا زیاد بود. جیمز وان بار دیگر کارگردان این فیلم در حماسه است و اگرچه جیمز وان کارگردان عالی فیلم های ترسناک است ، اما این بار پیش بینی می کنم انتظار بسیار بیشتری از این فیلم داشته باشم.



LA MONJA ، شروع این دانشگاه BROS DE TAROR DE WARNER.
اگرچه اولین فیلم در این جهان در سال 2013 به نمایش درآمد که Warren: The Conjuring Record بود ، از نظر زمانی بصورت حماسه با La Monja آغاز می شود ، بنابراین برای روشن شدن ، ترتیب زمانی به شرح زیر است: The Nun (1952) ، Annabelle: Creation (1955) ، Annabelle (1967) ، Warren Record: The Conjuring (1974) و سرانجام Warren Record: The Enfield Case (1976/1977). پس از پاک شدن ، ما به سمت آنچه که مهم است حرکت می کنیم. آیا La Monja انتظارات را برآورده می کند؟

شخصیت یا به طریقی شیاطین که به طور عادت دیدید ، قبلاً آن را در Warren File: The Enfield Case دیدیم که در آنجا با حضور شیطانی وحشتناک و بسیار نگران کننده ارائه شدیم که حداقل هر بار که ظاهر می شد موهایم را تمام می کردم. ، حضور ساده او یا دانستن اینکه او آنجاست ، لرزهایی داده است.

او در فیلم La Monja منشأ این حضور شیطانی را به ما می گوید. این فیلم با یادآوری برخی از صحنه های Warren Record: The Enfield Case شروع می شود و اگرچه دیدن آن برای لذت بردن از تاریخچه این اسپین آف لازم نیست ، اما بسیار توصیه می شود ، زیرا در پرونده Enfield بود که ما با این دیو آشنا شدیم. به نام Valak ، و در اینجا در La Monja جایی که او داستان خود را برای ما تعریف می کند و بعضی از ناشناخته ها را که در این راه ما را ترک کرده اند با برخی از واقعیت های موجود در فیلم های دیگر این جهان حل می کند.

این داستان ما را به رومانی می برد ، جایی که در یک ابی قدیمی که تبدیل به یک صومعه بسته شده بود ، یکی از ساکنان یک شهر در نزدیکی به نام فرانسوی ( Jonas Bloquet ) جسد یک راهبه حلق آویز را پیدا می کند ، این واقعیت به واتیکان می رسد و از آنجا آنها را ارسال می کنند. به پدر Burke ( Demián Bichir ) و یک مبتدی که نزدیک است با ابراز نذرهای خود یک راهبه باشد ، خواهر ایرنه ( Taissa Farmiga ) برای بررسی آنچه اتفاق افتاده است.

از این نقطه به بعد فیلم به سرعت توسعه می یابد ، زیرا کمی بیشتر از 90 دقیقه طول می کشد ، بنابراین وقایع و پیشرفت فیلم از آنچه ما به آن عادت کرده ایم سبک تر است. این بدان معناست که به محض شروع نقشه فیلم صحنه های ترسناک فرا می رسد.

یک اتاق خواب
اگرچه در فیلم های قبلی مرحله اصلی همیشه یک خانه بوده است ، اما در این مرحله ابی است ، بنابراین سناریو یادآور فیلم های خون آشام معمولی است که در قلعه ها برگزار می شوند.

ابی سالن های لرز طولانی دارد ، درهایی که جارو می کنند و حتی مکانهای پنهانی دارند ، صحنه بد نیست اما اگر اگر مرا فشرد می کرد ، اضافی مه در یکی از سالن ها بود که مرا به یاد فیلم های قدیمی می انداخت ، جایی که این اثر را بیشتر می کند. ترس و عدم اطمینان برای بیننده ، در اینجا ، من آن را حتی به عنوان یک نقص و نه یک فضیلت می بینم.

در غیر این صورت آنها از صحنه استفاده می کنند و صحنه های ترسناک نسبتاً خوبی ایجاد می کنند و حتی صحنه ای بسیار شبیه به نقاشی ای که در مورد Enfield Case دیدیم وجود دارد ، اما در اینجا با یک آینه است ، یک موضوع جدید نیست ، ما قبلاً آن را دیده ایم اما نتیجه همان است و به همان اندازه خوب است.

آنها همچنین از محیط ابی که دارای یک قبرستان و درختان کوچک است استفاده می کنند ، این صحنه هایی که از این سناریو استفاده می شود جزء بهترین های این فیلم هستند.

یک باند وحشتناک وحشتناک
در موسیقی متن حماسه همیشه کیفیت عالی داشته است ، همیشه ما را با آهنگسازی تکان دهنده ای همراه کرده است که کاملاً با صحنه ها پیش می رود ، در اینجا هابیل کورزنیوفسکی کار بسیار خوبی انجام می دهد و ترکیبی بسیار خوب را به جا می گذارد. فقط یکی از آنها که یکی از صحنه ها را همراهی می کرد ، همان هایی بود که من از آنها کمترین چیزی را دوست داشتم ، برای این که به شکایت نمی دهم ، فقط می گویم که فرانسوی شخصیت آن صحنه است.

آیا راهبه در ارتفاعات SAGA است؟
و در اینجا سوال و جواب از نظر واضح من ، از انتظارات من باید بگویم نه ، من آن را نه در اوج حماسه می بینم و نه شخصیت والاک ، از این اسپین آف انتظار بیشتری داشتم ، گرچه آن است که یک فیلم ترسناک بد، به نظر من تحسین بسیار ارثی است زیر، اما از البته، هر کس نظر و قضاوت خود را.

آنچه بیشتر از دست می دهم همان چهره La Monja است ، در پرونده Enfield مزاحم تر بود ، پنهان شدن در سایه ها و صورت همیشه با اثر چراغ ها و سایه ها بازی می شد به طوری که یک رمز و راز بود ، در اینجا کاملاً عالی به نظر می رسد. ، "شرور" نوار ، بله ، اما در پرونده Enfield نیز هست ، و صحنه های ترسناک بیشتری را ارائه می دهد.

همچنین بگویید که اگرچه کاملاً با فیلم های دیگر پیوند دارد ، صحنه ای وجود دارد که با کمی توجه متوجه می شوید که ناهماهنگی دارد ، اما یکی از پایان های فیلم است و این یک اشتباه بزرگ فیلمنامه است ، عملا به دلیل اینکه غیرممکن است که توسط آن اتفاق بیفتد حوادث مشابه در صحنه.

اصلاً فیلم بدی نیست و حتی تاریخ جهانی حماسه را خیلی خوب پیوند می دهد ، اما از نظر من به اوج نمی رسد.

نتیجه گیری
نون اسپین آف خوبی است اما در این جا تنها مانده است ، جو و تاریخ و نحوه پیوند آن با فیلم های دیگر حماسه بسیار خوب است ، اگرچه در یکی از صحنه های پایانی فیلم همخوانی ندارد. با وجود همه چیز ، دوستداران فیلم ترسناک آن را دوست دارند.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:53 | بازدید : 185 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

وقتی اقتباسی از یک کتاب ، کمیک یا بازی ویدیویی که به صفحه بزرگ یا کوچک انجام می شود صورت بگیرد ، متاسفانه کاملاً طبیعی و اجتناب ناپذیر است که این واقعیت را فرض کنیم که برای بهتر یا بدتر شدن دستخوش تغییراتی خواهد شد ، اما کاری که در حال حاضر انجام می شود صنعت در حال حاضر نگران کننده و ظالمانه است ، و در حال حاضر سری سریال The Witcher … را لمس کرده است . اما آنچه آنها با این سریال در ارتباط هستند این است که از خط خارج شوید.

Witcher سریالی است که هم اکنون توسط Netflix تولید می شود و بر اساس رمان های فانتزی قهرمانانه شمشیر و جادوگری نوشته شده توسط Andrzej Sapkowski ساخته شده است که به لطف بازی های عالی و موفقی که توسط CD Project RED ساخته شده محبوبیت پیدا کرد . به تازگی هنری کاویل به خاطر نقش گرالت ، شخصیت اصلی تأیید شد. و در حالی که اینترنت از این نظر تقسیم شده بود ، تا زمان انتشار Ciri ، شخصیت مهم دیگر این سریال نگذشت که آشوب واقعی رخ داد.

از طریق اعلامیه بازیگری مشخص شده است كه نتفلیكس در حال جستجوی نقش سیری به "یك دختر BAME" 16 یا 15 ساله است كه برای كسانی كه BAME را نمی شناسند ، مخفف " سیاه ، آسیایی ، اقلیت است. قومی »که به معنی« اقلیت سیاه ، آسیایی یا سایر اقلیت های قومی »است .

Netflix Ciri بازی Witcher
شرایط لازم برای بازیگران Ciri برای سریال The Witcher Netflix

قبل از ادامه اجازه دهید من به شما چیزی بگویم ، من نژادپرست نیستم ، من مخالف هیچ کس نیستم ، با هر نژاد یا عقیده ای مخالف هستم و مشکلی ندارم که هویت یک شخصیت تا زمانی که توجیه شود تغییر می کند. اما در اینجا چندین مشکل وجود دارد که می خواهم در مورد آنها صحبت کنم.

اولین مورد ، استماع انتخابی این بازیگران بود ، مواردی وجود داشته است که شخصیت هایی که در ابتدا سفید بودند توسط بازیگران سیاه پوست تفسیر می شوند ، نمونه بارز این موارد عبارتند از:  هایمدال (حماسه ثور) و دوممینو ( Deadpool 2 ) ، اما ادریس البا و زازی بیتزآنها برای یک نقش در برابر لیست بازیگران از همه اقوام و رنگ رقابت می کردند و در بین همه آنها نقش خود را برای استعداد خود (که می خواهم باور کنم) حفظ کردند با وجود اینکه از نظر جسمی با شخصیت هایی که بازی می کنند متفاوت بودند. بنابراین مسئله این نیست که آنها صرف نظر از نژاد به دنبال یک بازیگر عالی و برجسته برای نقش سیری هستند ، مسئله این است که نتفلیکس به طور خاص به دنبال یک بازیگر زن یا یک زن آفریقایی ، زن آسیایی یا هر اقلیت قومی دیگری است ، تا زمانی که وقتی سفید نیست ، با توجه به اینکه سیری در کتاب ها به عنوان دختری با موهای آسن ، پوست های کم رنگ و چشم های زمردی بزرگ توصیف شده است ، طعنه آمیز است .

شخصیت Ciri The Witcher 3 The Wild Hunt Character
طراحی Ciri برای بازی ویدیویی The Witcher 3: The Wild Hunt
اگر آنها به دنبال هر دختری بودند كه به طور كلی جزئی به همه شركت كنندگان فرصت می داد تا بتوانند سیری را به دنبال فراتر از رنگ پوست خود نشان دهند و به استعداد خود توجه كنند ، مشكلی نخواهد بود ، اما آنها تصمیم گرفتند این كار را از این طریق صرف كنند و از این طریق انجام دهند. هدف از تبلیغ "این مد" و عدم نژادپرستی به دلیل عدم درج شخصیت های متنوع در این سریال ، آنچه نتفلیکس با این بازیگری انجام می دهد نژادپرستی استراه دیگری برای فراخواندن آن وجود ندارد ، این واقعیت که یک نژاد خاص بدون توجه به اینکه اقلیت باشد یا نژادپرستانه نباشد ، تبعیض قائل می شود ، با این تفاوت که پیشروهای خود تجزیه و تحلیل سفید پوست از ترس از آسیب دیدن خواستار این تغییرات هستند. تصویر عمومی وی قبل از یک گروه جمعیتی که خود را مظلوم اعلام می کند و اینکه درآمد وی باعث نمی شود رضایت گروهی از افراد صادق را برآورده کند حتی نمی تواند این سریال را تماشا کند.

دلیل اینکه من به این موضوع اهمیت خاصی می دهم این است که این دلیل اثبات عدم مراقبت فن است و باید هدف اصلی راضی بودن باشد زیرا این اصلی ترین عمومی است که این محصول را مصرف می کند ، بنابراین نیازی نیست که حتی تغییر مسابقه یک شخصیت را بیش از آنچه که با چنین اهمیت نقشه بزرگی رقم زده شود ، در نظر بگیرید.

مواقعی وجود دارد که من از اهمیت زیادی برخوردار نیستم زیرا به وزن قابل توجهی نیاز ندارد ، اگر در مورد تغییر شکل ظاهری یک شخصیت اظهار نظر نکنم ، به این دلیل است که من تا زمانی که یک نجیب اصیل وجود دارد و بازیگر / بازیگر برجسته ، نسبت به ظاهر آن بی تفاوت هستم. همانطور که در مورد فیلم جنجالی 2003 Daredevil ، که یک کینگ پین سیاه را با بازی در نقش بازیگر فقید اما افسانه مایکل کلارک دانکن ، به ما ارائه داد ، که بدون توجه به اینکه نوار را دوست دارد یا نه نقش این بازیگر را دوست داشتم. ، و من تغییر نژادی را چیز بدی ندیدم ، علاوه بر این ، توصیف کینگپین: مردی بزرگ و حجیم است که بازیگر بیش از آن برآورده می شود و رنگ پوستش اهمیتی ندارد.

اما کنار گذاشتن یک گروه کامل از انسانها به سادگی و صرفاً برای تبلیغ دستور کار و نام آن "تنوع" باعث می شود خون من به طور جدی جوش بیاید ، لازم به ذکر نیست که در بسیاری موارد درست است که رنگ پوست شخصیت برای آن بی ربط نیست. طرح واقعیت این است که ریشه های قومی سیری ریشه های اصلی استدلال کل حماسه است ، ما درمورد شخصیتی بسیار مصمم که از نظر اخلاقی در ماده اصلی آن صحبت می کنیم صحبت می کنیم و وزن بسیار زیادی در طرح دارد.

در این حالت آنها باید به دنبال بازیگری با ویژگی های مشابه با آنچه در کتاب شرح داده شده بود ، و نه به دلیل نژاد پرستی ، بلکه به این دلیل که شخصیت مورد نظر به این طریق نیاز دارد. تصور کنید که در هری پاتر تصمیم گرفته اند که در بازیگران یکی از شخصیت های اصلی مسابقه را تغییر دهد ، اینگونه نبود. برای نقش رون ویلی ، بازیگر جوان قرمزپوست به دنبالش بود ، آیا آنها نسبت به مو بور و سبزه برای آن تبعیض قائل بودند؟ نه ، این شخصیت به سادگی از آن خصوصیات خواسته بود ، با سیری باید همان باشد.

و شما خواهید گفت "اما اگر ریشه یك شخصیت برای گفتن یك داستان تغییر كند ، چه چیز دیگری خواهد داشت؟" ، سپس بگذارید من با یك سؤال به شما پاسخ دهم ، به نظر شما اگر آنها یكی از شخصیت های خود را در فیلم Black Panther تبدیل كرده بودند ، چه اتفاقی می افتاد؟ اصلی در یک مرد سفید پوست؟ ، سؤال دیگری که من از شما می پرسم ، چه اتفاقی می افتاد اگر شخصیت اریک کیلمونگور توسط چانینگ تاتوم به جای مایکل ب. جردن تعبیر می شد ؟ پس ، چرا 100٪ لازم بود که به درستی تصویر کنیم جوامع موجود در Black Panther و اینجا نیستند؟ بیشتر این است که ما این مسئله را کمی بیشتر از آن انجام دهیم ، از اینکه اگر آنها یک فیلم بیوگرافی را پیشنهاد دهند ، براساس زندگی مارتین لوتر کینگ با بازی رایان گوسلینگیا  فیلمی که داستان مالکلم ایکس را با متیو مک کونوگی و بازسازی 12 سال برده داری با جکی چان روایت می کند ، وقتی این مقایسه ها را می کنید ، وقتی متوجه می شوید که شستشوی سفید ، بازیگران یک بازیگر سفیدپوست توسط شخصیتی است که برعکس ، معمولاً شستشوی سفید و سیاه نیست ، بلکه برعکس ، تفاوت چندانی با هم ندارند .

C شخصیت های قومی hange فقط به لحاظ سیاسی درست واقعا بی احترامی و حتی نژادپرستانه استچرا ، به جای به دست آوردن هویت شخصیتی که از قبل ایجاد شده و مجبور به تغییر و تحول نیست ، آیا بهتر است که با هویت ها و داستان های خاص خود ، شخصیت های جدید رنگی یا قومی مختلفی بسازند؟ پس از تمام دنیای Witcher به اندازه کافی گسترده است که شخصیت های جدیدی را نیز شامل شود که غنای آثار را غنی تر می کند و این راهی خواهد بود که نتفلیکس بتواند با دانه های شن خود به دنیای بزرگی که این نویسنده آفریده است ، یا به من بگوید ترجیح می دهید چه چیزی را تغییر دهد. رنگ یک شخصیت از قبل تأسیس شده یا شخصیتی جدید و کاملاً اصیل را ایجاد می کند؟ حداقل این به نظر من بهترین راه برای احترام به مطالب اصلی و درست بودن از نظر سیاسی است.

پس چرا آنها این کار را نمی کنند؟ شخصیت های جدید و جالبی ایجاد می شوند و نمونه های زیادی در مورد آن وجود دارد: ژول وینفیلد (Pulp Fiction) ، T'challa (پلنگ سیاه) ، Blade ، Django ، Mace Windu (جنگ ستارگان) ، Stacker Pentecost (Rim Pacific Rim) ، جکی براون ، Frozone (The Incredibles) ، Cyborg (لیگ عدالت) ، طوفان (مردان ایکس) ، کارل جانسون "CJ" (Grand Theft Auto) ، جیمسون لاک (Halo) ، سیاه دینامیت... همه اینها و بسیاری دیگر شخصیت های آفریقایی-آمریکایی و اصیل هستند ، پس چرا شما جرات این کار را نمی کنید؟ ساده ، زیرا این کار سخت است ، زیرا کسانی که مسئولیت این کار را دارند فقط یک دسته از تولید کنندگان و نویسندگان ارزان قیمت هستند ، که آنها می خواهند با تبلیغ شخصیت های متنوع به ارزانترین روش ممکن ، بدون تلاش برای کمترین و بدترین چیز ، اگر مخالف آن باشید ، اعتبار تبلیغ و برنامه ریزی صحیح را به دست آورند و از نظر سیاسی نیز صحیح باشند. به عنوان یک نژادپرست یا یک ماکو یا یک هوموگو یا یک زنوفوب و غیره ... در حالی که SJW "جنگجویان عدالت اجتماعی" (افرادی که برای پیروی از مواضع اجتماعی که مترقی تلقی می شوند ، خود را "از نظر سیاسی" صحیح می دانند) ، یک حرکت جدید را در اینترنت برای یک سریال تلویزیونی ایجاد می کنند که حتی آنها را نمی بینند. و همه چیز در رتبه بندی های بدبختانه و بررسی های سریال به اوج خود خواهد رسید ، زیرا طرفداران هیچ وقت بازار هدف نبودند و SJW آن را نمی بینند زیرا آنها به دنبال کار بعدی می شوند تا برای این کار تخلف کنند و این به لغو سریال ها منجر می شود و البته مطمئناً همه چیز مقصر "نژادپرستی اینترنتی" خواهد بود و ما آماده چنین تنوع نیستیم.

نمی دانم چرا همه اینها برای من بسیار آشنا خواهد بود؟ ... .. آه بله، توجه داشته باشید مرگ ، جالب توجه است Netflix بکشد، آیا شما تاثیر آن این فیلم بود به یاد داشته باشید؟، برای کسانی که نمی دانند و کوتاه، توجه داشته باشید مرگ مانگا ایجاد شده توسط تسوگومی اوبا ، که در آن تمام شخصیت آنها آسیایی هستند (زیرا آنها در ژاپن حوادث را برگزار می کنند) ، خوب ، زیرا آنها فکر بهتری نسبت به تغییر قومیت همه شخصیت ها ، گذراندن شخصیت اصلی و پایان دادن به آنتاگونیست نداشتند ، چه اتفاقی افتاد؟ ... آنها فقط بدترین بازوفی را ایجاد کردند که هر انسانی بتواند آه و خشم و نارضایتی همه طرفداران کار اصلی و انتقادهای مخرب مربوطه را ایجاد کند ... بله ، فقط همین.

تا آنجا که من نگران هستم Witcher of Netflix باعث ایجاد تنوع نمی شود ، نژادپرستی نقاب دار را به شکلی ریاکارانه ترویج می کند و اگر می خواهیم این پیشرفت گرایی دروغین به پایان برسد ، باید آن را به تهیه کنندگان این سری که در آن واقعاً صدمه می زند ، بدهیم ، در نمونه کارها ، بنابراین که من حداقل قصد پشتیبانی از هیچ یک از اینها را ندارم و امیدوارم فقط هالیوود و نتفلیکس یک بار برای همیشه درک کنند که چیزی نژادپرستانه تر از جایگزین کردن یک مسابقه با راه دیگر نیست ، مهم نیست که چه چیزی باشد و انجام چنین کاری برای کسی مفید نیست. .



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:52 | بازدید : 233 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

مایل 22 یک تریلر اکشن به کارگردانی پیتر برگ و بازیگران مارک والبرگ ، ایکو یوویس و لورن کوهان است.

اولین اطلاعاتی که من در مورد این فیلم داشتم در همان سینما در یک تریلر بود ، بعد از دیدن اینکه یکی از شخصیت های اصلی ایکو ایوویز است ، من هیجان زده شدم ، از آنجا که من این هنرمند رزمی و بازیگر اندونزی را دوست دارم ، سریال های رقص او در "The Murderous Raid". و "Killer Raid 2" به نظر من از بهترین مواردی است که من دیده ام. بنابراین ، فیلم Mile 22 مورد علاقه واقع شد ، علاوه بر این تریلر بد به نظر نمی رسید.

بعد از رفتن به سینما ، با یک سطل پاپ کورن خوب برای لذت بردن از آنچه فکر می کردم قرار است عملی و رقص های غواصی دیدنی باشد ، فیلمی را از آن شمع پیدا می کنم که در آن آمریکایی ها (البته) خوب هستند و روسها آدمهای بدی هستند. یک تریلر اکشن که در آن جیمز سیلوا (مارک والبرگ) شخصیت اصلی انکار نشده است و همه چیز در اطرافش می چرخد.



تاریخچه ای که مفهوم نهایی را ندارد
داستانی که او می خواهد به ما بگوید و مانند آن است ، گفت ، از آنجا که این کار با نشستن جیمز سیلوا آغاز می شود و به مافوق خود در مورد این مأموریت می گوید ، بدون آنکه وارد بسیاری از اسپویلرها شود ، به ما می گوید که چگونه یک مأموریتی که به نظر ساده "مرگ" می رسد پیچیده می شود. از "قاچاقچیان مواد مخدر" روسی که آنها مجبور شدند سیانید موجودی خود را از بین ببرند ، یک ترکیب بسیار خطرناک است که می تواند با مقدار کمی قتل عام ایجاد کند.

به این ترتیب ما در این هیجان اکشن غوطه ور می شویم و در عین حال بدون اینکه زیاد به ماجرا بیاییم از داده های جیمز سیلوا از دوران کودکی و بزرگسالی به ما تزریق می شود تا زمانی که او یک مأمور Overwatch شود ، چیزی مانند عوامل مخفی و ویژه که فقط وقتی ظاهر می شود مورد نیاز است

همین موضوع در مورد عامل دیگر گروه ، آلیس کر (لورن کوهان) نیز که مشکلات خانوادگی خود را با کفاش می بینند که هیچ تاثیری در تاریخ فیلم ندارد ، مانند تلاش برای ما باعث می شود تا با شخصیت ها همدلی کنیم ، اما این به هیچ وجه به نتیجه نمی رسد ، زیرا پیشینه روایت به آن احتیاج ندارد و در هر زمان به آن احتیاج ندارد.

آلیس کر با تماسی تماس دارد که کسی است که ضربه این قاچاقچیان سیانور را صادر کرد ، این لی نور (ایکو اویز) ، یک افسر پلیس اندونزی است که می خواهد کشور خود و روس ها بمیرد ، و او داده ای در آنجا دارد آنها بیشتر سیانور هستند ، بنابراین وی با سفارت ایالات متحده معامله می کند ، یعنی او را به ایالات متحده می برد و در عوض چنین داده هایی را به او می دهد.

تاکنون همه چیز کم و بیش کلیشه است ، مأموران ویژه ، قاچاقچیان مواد مخدر روسی با کالای خطرناک ، کسی که پس انداز می کنند و البته آمریکایی ها ناجی بشریت هستند ، مسئله این است که آن را قانع نمی کند ، شدیدترین قسمت ها و بهترین عملکرد آنهایی است که Iko Uwais از ستارگان ، داستان نویسان عالی ، بد این است که آنها بسیار کوتاه و کمیاب هستند ، آنها همانطور که سزاوار بازیگر و هنرپیشه های رزمی هستند ، منفجر نمی شوند.

بنابراین در پایان ما داستانی بدون چیچا زیاد داریم ، فراتر از چرخش روایی که پایان فیلم را می دهد ، که می گویند 90 و چند دقیقه کوتاه طول می کشد ، کوتاه و نه اینکه به چیز بیشتری احتیاج دارد ، در واقع با داستان مشکلات جیمز سیلوا و آلیس کر تمدید می شود ، اگر آن را حذف کنیم ، در حدود 80 دقیقه یا شاید کمتر باقی بماند.

سعی کنید یک شخصیت برای SAGA ایجاد کنید؟
در بخش تفسیر ، مارک والبرگ شخصیت اصلی است و نقش جیمز سیلوا را بازی می کند ، اما شخصیت جیمز سیلوا قلاب ندارد و تفسیر مارک والبرگ پیچیدگی را هدر نمی دهد ، یک شخصیت تحریک پذیر است ، حتی در همان فیلم او همکارانش چنین می گویند ، من نمی دانم که آیا آنها سعی در انجام کاری مانند جیسون بورن داشتند ، که اگرچه به نوعی خیلی پیچیده نیست ، اما کاریزمای بسیار بیشتری دارد.

جیمز سیلوا دوست ندارد ، قلاب ندارد ، با او همدردی نکنید ، زیرا همین شخصیت شخصیت تا زمانی که گفته شود تحریک پذیر است ، تحریک پذیر است ، لحظه ای عجیب و غریب را که دوست دارد داشته باشد ، اما در 80٪ فیلم غیر قابل تحمل است.

با این گفته من نمی دانم آیا این مسئله مهارت مهارت های بازیگر مارک والبرگ است ، اما جیمز سیلوا یک شخصیت تقریباً فراموش شده است.

ایکو یوویس در نقش لی نور نیز چنین حواشی نیست اما اگر درست باشد که او درخشان ترین است وقتی به او اجازه می دهند آنچه را که واقعاً انجام می دهد انجام دهد ، کیک های چپ و راست را توزیع کنید وقتی که به این روش مشاهده شد ، با شخصیت جدی اش وقتی لی نور است ، شخصیت او روشن تر می درخشد ، اما البته این لحظه ها اندک هستند و این طور نیست که او فیلمنامه زیادی برای گفتن داشته باشد ، او شخصیت چند کلمه است ، با این حال ، او بهتر است و بیشتر از جیمز را دوست دارد سیلوا

سرانجام ما لورن کوهان را به عنوان آلیس کر داریم ، شاید جالب ترین این سه گانه شخصیت ، از آنجا که به نظر می رسد انسانی ترین است ، اما صحنه های بازیگری او به عنوان مأمور مخفی Overwatch که به دلیل شوهر سابقش ناامید شده ، به نتیجه نمی رسد. من حساب می کنم ، بنابراین اگرچه تفسیر بد نیست ، اما به این موضوع علاقه ای ندارد یا تعمیق می یابد.

داستان اصلی در مورد بردن لی نور به ایالات متحده است و همه داستانهای شخصی دیگر شخصیت ها در هوا می ماند ، نه با اصلی در هم می آمیزد و نه به آن مربوط می شود.

مایل 22 چیزی بیش از یک تریلر اکشن و بدون چیچا نیست ، مانند بسیاری از فیلم های دیگر این ژانر ، هیچ چیزی برای برجسته کردن ندارد ، فقط یک مورد دیگر است.

البته این سرگرم کننده است ، اما اگر آن را نبینید ، چیزی از دست نمی دهید.

نتیجه گیری
مایل 22 مانند تلاش ناموفق برای ساختن حماسه است ، حداقل شخصیت جیمز سیلوا و آنچه او در مورد او به ما می گوید به نظر می رسد چنین کاری را انجام می دهد ، یک هیجان اکشن با هیچ چیز برای برجسته کردن ، سرگرم کننده نیست ، اما چیز دیگری نیست.



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:51 | بازدید : 190 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

The Predator ، توسط شین بلک ، یک ماشین جنگی سرگرم کننده و وحشیانه است که درست مثل شخصیت اصلی آن ، رسیدن به قلب موضوع طول نمی کشد. در گفتگوی تلف شده و یا تلاش های بیش از حد برای طنز متا عالی نیست ، بازی کردن به عنوان ادای احترام / بازپس گیری عملکرد دهه 80 و چیزی جدید و تازه است. در اینجا هیچ چیز جذاب و فریبنده ای وجود ندارد ، زیرا ما اغلب آن را در فیلم هایی می بینیم که به جای تلاش برای کشف این که چرا این فیلم ها در طول سال ها در درجه اول تحمل کرده اند ، تقریباً از دهه 80 میلادی را تقلید کردند. تقلید یا مسخره کردن چیزی آسان است. سؤال این است که چرا اولین « غارتگر»»یک رعد و برق را در یک بطری گرفت و سپس دوباره سعی کرد آن را بگیرد. با بازیگران خارق العاده و ریتمی روشن ، واقعیت این است که این چیزی است که شما از فیلمی به نام "The Predator" می خواهید.



چه چیزی این زمان را به آمریکا می آورد؟
سیاه باعث اتلاف وقت نمی شود و فیلم را در کشتی شکارچی که به سمت زمین می رود باز می کند. یک تک تیرانداز به نام کوین مک کینا ( بوید هولبروک ) که در وسط یک کار قرار دارد ، عملاً با یک غلاف فرار که حاوی یکی از موجودات افسانه ای است ، مورد اصابت قرار می گیرد. مک کننا دست خود را بر روی برخی از تجهیزات بیگانه می گذارد و چیزی را به خانه می فرستد تا اثبات آنچه اتفاق افتاده است. نامه به درب خانه او ختم می شود ، جایی که پسرش روری ( جاکوب ترمبلی ) بسته را باز می کند و یک سلاح درنده و ماسک پیدا می کند.

در همین حال ، آنها یک معلم علوم به نام کیسی براکت ( اولیویا مون ) را برای بررسی شکارچی مک کینا ناتوان ، و تحت فشار قرار دادن یک پیله خروس به نام Traeger (یک استرلینگ فوق العاده K. Brown ، نشان می دهد که وی باید بیشتر اوقات شرور بازی کند ) به همراه می آورند . . در حالی که این اتفاق می افتد ، مک کینا مجبور است سوار اتوبوس زندانیان نظامی شود ، در داخل زندانیان دیگری نیز وجود دارند ، نبراسکا ( Trevante رودز ، که اگر عدالت وجود داشته باشد باید یک ستاره عمل باشد) ، کویل ( کیگان - مایکل کی ) ، Baxley ( توماس جین ) ، لینچ ( آلفی آلن ) و نت ها ( آگوستو آگویلرا)) این باند با نام مستعار "قمارها" سرانجام با کیسی ارتباط برقرار می کند و همه سعی می کنند قبل از رسیدن به روری به بازی Predator برسند تا چیزهای خود را بازیابی کنند.

فرد دیکر که با نماد دیگری از دهه هشتاد نوشته شده است  ، این فیلمی است که آنچه را که مخاطبانش می خواهند عمیقاً درک و دنبال می کنند ، این چیزی است که فیلمسازان اکشن بیشتری می توانند از سیاه یاد بگیرند. یک ریتم و ساختاری برای The Predator وجود دارد که به راحتی قابل قبول است ، اما رسیدن به آن بسیار سخت تر از مردم احتمالاً اعتبار این فیلم را خواهد داد.

این به شکلی است که شین بلک از ضرب و شتم به ضرب و شتم می رود ، و به هر شخصیت می دهد گفتگوی و توسعه کافی داشته باشد تا خود را بیشتر از بدن برای شکار شکارچی جلوه دهد ، اما تماشاگران بی تاب نمی شوند. . بلک به کمک یک بازیگر فوق العاده کاریزماتیک کمک می کند و می داند که چگونه نقاط قوت خود را تقویت کند. هولبروک و رودز دوقلوی فیلم های اکشن دوستان هستند که هرگز فکرش را نمی کردید که بخواهید ، مون خودش را دارد (گرچه شخصیت او در نیمه دوم از آن عقب مانده است) ، جین و کِی یک کمک طنز خنده دار هستند.

ADRESSESS FATAL
کنار گذاشتن ، آنچه واقعاً درنده را نسبت به فاجعه ای که می توانست به آسانی انجام دهد ، بالا می برد ، روشی است که بلک و دکر با این لحن برخورد می کنند. آنها به جنبه منسوخ شده Predator تکیه می دهند به این معنا که به وضوح سعی می کنند گروه مزدوران را از فیلم اول تا حدی بازآفرینی کنند ، اما آنها با برخی دیگر از عناصر اصلی فیلم های اکشن 80 مانند " کودک " نیز بازی می کنند. چه کسی بیشتر از بزرگسالان را در مورد بیگانگان می شناسد "و" انواع دشوار حکومت که در نهایت برای زنده ماندن به کمک قهرمان ما کمک می کند . " و با این حال ، درندهاین هرگز به عنوان یک تقلید خالص بازی نمی کند. این احساس را دارید که بلک واقعاً این سربازان را دوست دارد.

اما The Predator هنگام رسیدن به اوج خود قدرت خود را از دست می دهد. برخی از صحنه های پایانی از نظر ویرایش پیچیده هستند ، به ویژه هنگامی که با آنچه در گذشته آمده است مقایسه شود. من بعضی از قطعات مجموعه قبلی را بیشتر دوست داشتم ، همانطور که با شخصیت ها آشنا می شویم ، خصوصاً شکست اولیه شکارچیان و یک صحنه عالی با ... صبر کنید ... سگ های درنده. بله ، این فیلم سگهای درنده دارد. خواننده عزیز ، شما احتمالاً می دانید که آیا می خواهید فیلمی را با سگ های درنده تماشا کنید یا نه. اگر این کار را انجام دهید ، من نمی توانم تصور کنم که شما با این یکی خوشحال نخواهید شد.



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:48 | بازدید : 190 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

Venom ، اولین پیشنهاد سونی  برای انتشار فیلم های مستقل شرور از جهان Spider-Man  یک فاجعه احمقانه است که تام هاردی  نمی تواند آن را نجات دهد. چیزی درمورد ایده فیلم انفرادی ونوم وجود ندارد که مانع از کار آن شود. این ساده است ، منشأ را تغییر می دهد ، دشمن را حتی از او بدتر نشان می دهد و مغزهای ضد قهرمان ET که مورد علاقه مارول جهان است ، احتمالاً برای شروع آماده است.

ارزش آن را از ابتدا بگوییم ، زیرا شما اشتباه نمی کنید ، چیزی که مانع از کار این فیلم می شود این نیست که مفهوم اساساً بد است ، بلکه کاملاً در اجرای آن است.



قاب
تام هاردی در نقش ادی بروک ، روزنامه نگار بد شانگی که پس از خیانت کوچک به اعتماد به نفس دوست دخترش رها می شود ، به طور غیر منتظره ای اتفاق می افتد. ریز احمد بازیگران اصلی را به عنوان کارلتون دریک ، یک آینده پژوه ضد خصمانه و غیراخلاقی با طرح های ستاره ای کامل می کند. روبن فلیشر از Zombieland جذابیت معمول خود را که در جایی بین داستان سرایی ناگوار و اثر نوع CGI دفن شده است ، هدایت می کند.

فرصت زباله
هیچ انكاری وجود ندارد كه Venom فیلمی با استعدادهای خاصی باشد ، اما بیشتر این استعدادها در خدمت یك فیلمنامه خسته كننده ، مستعد كلیشه ها ، با روایتی ناهماهنگ و با اقتباس ضعیف هدر می روند. وقتی یک ماده بازیگر فاقد جذابیت باشد ، کار زیادی نمی تواند انجام دهد و به اعتقاد افراد حاضر در این فیلم ، همه افراد روی پرده در تلاشند تا خون مجموعه ای از سنگ های بزرگ را بطور کامل فشار دهند ، گرچه بیشتر بیهوده است.

اگر مجبور شدم فقط یک مسئله اشتباه Venom را انتخاب کنم ، به نظر نمی رسد که این نوع فیلم چیست. 45 دقیقه اول ، تصویری نسبتاً واضح از نزول انسان است فقط برای تلخی در دست دشمنان قدرتمند ، گرچه دشمنان با یک خط جانبی در زیست شناسی زنو. کاملاً در قلمرو خسته کننده داستان های علمی است ، اما حداقل سازگار است. با این حال ، به محض اینکه ادی همزیستی را بدست آورد ، فیلم تصمیم می گیرد که یک Deadpool است که توسط PG امتیاز داده شده است ، همه جوکهای فوق العاده خشن و خنده دار از نیت مبهم است.

در حقیقت ، تراژدی مرکزی ادی ، این بود که وی از احترام به کسانی که دوست داشتند ضمن دنبال کردن وسواس خود غافل شود ، در هیچ جایی نیست. از طرف دیگر ، هیچ شش خط نقشه دیگر که در نیمه اول آغاز شده بودند ، فقط ناپدید نمی شوند. وقتی تام هاردی گفت آنها بهترین 40 دقیقه را در سالن اجتماعات باقی می گذارند ، باور کردن آن آسان است. این فیلم که اکران شد ، فقط بهتر از  Suicide Squad است  زیرا از نظر قابل توجهی کوتاه تر است.

MCU ناکارآمد
طرفداران زهره که حتی انتظار کمی از تقاطع با جهان سینمایی مارول را دارند ، بسیار ناامید خواهند شد. در حقیقت ، ذکر غیرقابل پیش بینی کریپتونیت به این معنی است که آن را به مارپیچ سینمایی DC نزدیکتر می کند تا مارول. بهترین چیزی که می توانید بگویید این است که او در MCU نیست ، هرچند که امید متقاعد کردن کوین فیگ  برای قرار دادن تام هاردی و هلند روی پرده برای ادامه برخی از عنکبوت ها وجود دارد: بازگشت به خانه مطمئناً تا زمان زهر از بین خواهد رفت. از ادی بخواهید اجساد تازه را به دو دسته تقسیم کند ، یکی برای بدن و دیگری برای سر.

برای عادلانه بودن ، داستانی که فیلم به آن اشاره می کند ، مطلبی نیست که از ارتباط نزدیکتر با MCU بهره ببرد. فاقد هرگونه ارتباط با Spider-Man ، فیلم مفهوم اصلی Venom را سازماندهی مجدد می کند و آن را از بیان عصبانیت و حسادت براک (ویژگی شخصیت) دور می کند و آن را بیشتر به سمت (اعتقاد دارد یا نه) جلوه ای از میل ادی دور می کند. برای دوستی و عشق. یک تعبیر خیرخواهانه می تواند از این فیلم فیلمی از پلیس در همکاران برنامه باشد که در آن دوست یک لباس بیگانه دیگران است ، و لحظاتی که در آن کار می کند (و گاهی اوقات نیز کار می کند) مواردی است که صدای درونی زهره به او یک روح مادی می بخشد. مشخصه در مونولوگ داخلی ادی.

با این وجود ، رابطه زهره و ادی متأسفانه موضوعی نیست که به طور عمیق مورد بررسی قرار گیرد ، و نه مفهومی که بخشی از خط فیلم باشد. در حقیقت ، هیچ انسجامی از یک صحنه به صحنه دیگر به لحاظ موضوعی و به سختی بیشتر در روایات وجود ندارد. تلاش برای دستگیری براک تعقیب کنندگان خود را به جای تلاش برای کشتن او به روش های پیچیده تر می بیند. یک استدلال ثانویه در مورد تأثیرات نمادین بر میزبان آن بدون مراجعه به سیستم حذف می شود. به نظر می رسد مشکلات ارتباطی بروک بدون رشد شخصی مرتبط است. و کارلتون دریک به عنوان یک ایده آلیست "دلربا" شروع می شود ، اما به سرعت به گردابی از سبیل های کارتونی تبدیل می شود که اشتهای بی نهایت آنها برای قتل حتی توجیه پذیر نیست.

شاید بدتر از همه این باشد که هیچ کس در فیلم وجود ندارد که بتوانید واقعاً ریشه در آن داشته باشید ، به خصوص که طبیعت فریبنده ونوم تنها دلیلی است که او حتی می خواهد دشمن خود را متوقف کند.

این ، با عرض پوزش از اطلاع رسانی ، یک فاجعه است. و گرچه بازیگری وجود دارد که مانع از سقوط فیلم می شود ، اما مواد اولیه لازم برای انجام آن را ندارند. عناصر یک فیلم ، مانند یک نمایش نامه و میزبان آن ، برای شکوفایی باید کاملاً متعادل باشد. زهر با وجود اینکه آن درس را داده است ، هنوز آن را اثبات نکرده است.

نتیجه گیری
فیلمی که علی رغم سرگرمی ، نمی داند چگونه راه خود را پیدا کند ، پر از ناسازگاری های فیلمنامه که اگر می توانستند در صورت گرفتن منبع منبع ، تقریباً تهی باشند ، چیزی که طرفداران این شخصیت احساس ناامیدی می کنند.



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:46 | بازدید : 198 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

باله Nutcracker یک سنت کریسمس دیرینه است. در ابتدا که توسط ماریوس پتیپا و لو ایوانف به صورت داستانی رقم خورده است تا توسط پیوتر ایلیچ چایکوفسکی در سال 1892 رقم بخورد ، تئاترهای بی شماری و شرکت های باله از سراسر جهان سالانه محصولات The Nutcracker را برپا می کنند . بنابراین جای تعجب ندارد که دیزنی می خواست سهم خود را از این اقدام حوزه عمومی بدست آورد. The Nutcracker و Four Kingdoms. در حالی که موسیقی چایکوفسکی هرگز با کلاسیک های انیمیشن قبلی دیزنی که به یک معدن باز برای بازگرداندن اکشن بی پایان زنده تبدیل شده بودند ، مطابقت نداشت و The Nutcracker و Four Kingdomsبا اقتباس (بسیار) تنبل او از "The Nutcracker and King Mouse" اثر ارنست تئودور آمادئوس هافمن ، از نوستالژی جمعی مشابه بهره ببرید .



Nutcracker و Four Kingdoms نوعی خیالی جالب از اتفاقاتی است که قبلاً روی پرده سینما افتاده است. بخشی از The Chronicles of Narnia ، بخشی از آلیس در سرزمینهای عجایب توسط تیم برتون و بخشی از باله The Nutcracker (کامل با چیدمان به روز شده از نمرات موسیقی نمادین چایکوفسکی توسط جیمز نیوتن هاوارد) ، و با تا حدود زیادی از هوگو راه اندازی شد.

قاب
مکنزی فوی (مورف در بین ستاره ای ) یک دختر نوجوان با روحیه آزاد ، مصمم و جذاب می شود ، دختر نوجوان با ذهن مهندس و خانواده اندوهگین. مادر کلارا ، ماری ، درگذشت و سه فرزند و یک همسرش را به پشت سر گذاشت (متیو مک فادین ، ​​با نوعی شخصیت خسته کننده و عاطفی و بی احساس که در این کار بسیار خوب بازی می کند). غیبت ماری در روایت زیادی ادامه دارد در حالی که خانواده آماده می شوند تا اولین کریسمس خود را بدون او جشن بگیرند. او آخرین هدیه را به هرکدام به فرزندان پس از مرگ اهدا می کند. برای کلارا ، این مجسمه تخم مرغ بسته است ، بدون کلید که آن را باز می کند.

راز تخم مرغ کلارا را به دنیای دیگری می برد: چهار پادشاهی. هنگامی که در آنجا وجود دارد ، می آموزد که مادرش به همراه چهار پادشاه دیگر ، یکی از هر پادشاهی را بر این کشور حکومت می کرد: سرزمین گلها ، سرزمین گل های برفی ، سرزمین شیرینی ها و سرزمین تفریحی. اکنون آن را پادشاهی چهارم می نامیم که رهبر آن ، مادر زنجبیل (دزدان دریایی کاملاً اغراق شده ای که هلن میرن با آن بازی کرده است) بدبخت شده است. بیشتر این اطلاعات از طریق همسای خود که به شدت دوستانه است به Clara منتقل می شود: Sweet Fairy Plum Fairy with Saccharin (کیرا نایتلی ، که از او انتقاد می کند). بعداً یک نوسازی غیر ضروری بعداً ، کلارا نقش خود را به عنوان شاهزاده خانم پادشاهی ها پذیرفته است.

عنوان
برای داشتن یک دختر باهوش ، کلارا در مورد فرهنگ ها و تدارکات سرزمینی که اکنون بر آن حاکم است ، خیلی کنجکاو نیست. این کمکی نمی کند که ، طبق سنت باله با آجیل ، قهرمان از طریق سلسله رقص هایی که تاریخ جهانی را که اکنون در آن زندگی می کند ، در مورد جهان می آموزند. رقص ممکن است بهترین قالب برای انتقال آمار جمعیتی یا تولید ناخالص داخلی یک پادشاهی نباشد ، اما سلام ، این یک فیلم کودک است بنابراین در نظر گرفته نمی شود. در اینجا ، این فیلم تنها به نمایش رسمی خود از باله ای که از آن می رسد ... با نتایج ناهموار تحویل داده می شود. (در طول اعتبارات نهایی ترتیب رقص بهتری وجود دارد.)

به عنوان یک شکل هنری که برای صحنه ساخته شده است ، رقص در یک فیلم دشوار است ، اما Nutcracker موفق می شود با دنباله نهایی در صحنه نمایش آن جالب باشد: رقص ماوس کینگ. دوربین به زمین می افتد و در حالی که می کوشد جوندگان مهاجم وی را گول بزند ، کلوزآپ های پای رقصنده را ضبط می کند. این دوربین در وسط موش های حمله کننده نصب شده است ، زیرا آنها در اطراف ما حرکت می کنند. ما بخشی از عمل هستیم و آنها نیز که برای لحظه ای جزئی از این جهان هستند ، به گونه ای که تماشای رقص های قبلی باعث شده این واقعیت احساس مصنوعی و دوری کند.

کلارا وقتی با اولین بازی The Four Kingdoms ، فیلیپس ، با بازیگر جوان ناشناخته Jayden Fowora-Knight بازی می کند ، با سرباز Nutcracker ملاقات می کند.، که به نظر من این انتخابات برای من شلوغ و خنده دار است ، زیرا برای کسانی که نمی دانند ، جوزوکار با اصالت کشور آلمان است و به عنوان یک مرد (سفید) با سبیل که به عنوان یک سرباز لباس نشان داده می شود ، خوب ، در فیلم گفته شده اسباب بازی است. دقیقاً همان را نشان می دهند ، اما آنها من را روی پرده سینمای جوان نازک و بدون سبیل قرار دادند و آن را از بین بردند گرچه اگر دیدید برخی از لباس های سرباز لباس عروسک نیست ، تنها چیزی که او از جوراب مغز دار دارد اسم است ، حتی مکنزی فوی زمانی فرا می رسد که لباس های سرباز را دیدید که بیشتر از اصل او با مغازه مغز دریایی است. بنابراین اگر در مورد فیزیکدان صحبت کنیم نکته دیگری است که باید در نظر بگیریم ، از آنجا که آنها او را به عنوان محافظ کلارا معرفی می کنند ، اما از لحاظ بصری این تحمیل نمی شود ، من می بینم که انتخاب او برای این نقش خیلی اجباری است ،هیو جکمن که دیدیم در پان به نظر می رسد سبیل است ، نقش بهتری داشت.

نکته دیگری که باید در مورد Nutcracker در این فیلم به آن اشاره کرد ، اهمیت آن در نقشه است که عملا صفر است ، در طول تاریخ وزنی ندارد ، اگرچه نام آن در عنوان فیلم خود ظاهر می شود ، اما اهمیتی در این امر نمی دهد. طرح همانطور که باید

شاید بتوانم اتفاقات بعدی را فقط از اطلاعاتی که به او داده ام حل کنم ، اما شادی های اصلی این فیلم در طرح فرمول او نیست. آنها در مجموعه مجلل فیلم و در طراحی لباس دیده می شوند. این فیلم از توالی به دنباله در قدرت شگفتی زیبایی شناختی خود حرکت می کند ، تقریباً گویی که در حال تماشای فیلمی است که کاملاً از تیزهوشان و جداول طنز مبتنی بر تامپلر ساخته شده است.

قدرت FEMALE
برخلاف موارد اخیر A ، در دنیایی که آنها ساخته اند ، آغوش زنانه و زیبایی وجود دارد . در Nutcracker و Four Kingdoms آرایش با دست سخت (در همه ژانرها) اعمال می شود ، کلارا برای هر مناسبت از لباس های باشکوه و متفاوتی برخوردار است و آیا من ذکر کردم که سرزمین گلها وجود دارد؟ فراتر از آن ، همه بازیگران اصلی این دنیا زنان هستند ، در هر دو طرف قهرمان و تقسیم شرور یا در این حالت قهرمان و بدخواه هستند.

خوب است که یک شخصیت قهرمان زن را ببینید که قوت آن یک ذهنیت علمی است و همچنین داستانی براساس مادری که دانش و قدرت را به دختر خود منتقل می کند ، به جای اینکه پدر به فرزند یا حتی پدر به دختر باشد. کلارا در تلاش است بدون مادرش جایگاه خود را در جهان پیدا کند. جالب است که فرورفتگی کلارا به چهار پادشاهی تبدیل به استعاری برای درد و گیجی که ممکن است او را همراهی کند ، اما فیلم کاملاً موفق نیست ، شاید به این دلیل که به عنوان یک فیلم خانوادگی ، او حاضر نیست کاملاً غرق شود. در دنیای بی رحمی و غم و اندوه ، که شرم آور است ، زیرا حتی فیلم های انیمیشن جسورانه به اثبات رسیده اند.

تشخیص فیلم
در طرح و شخصیت های آن ناسازگاری های زیادی وجود دارد ، کلارا ، با وجود اینکه مانع از ارائه خود به بیننده نمی شود زیرا یک دختر باهوش اقدامات بسیار احمقانه ای را نشان می دهد که با شخصیت مخالف است.

انگیزه شخصیت ها نابرابر است و فیلمنامه زمان کافی را برای جعل منطق چهار پادشاهی اختصاص نمی دهد. در یک مقطع ، ما یاد گرفتیم که مادر کلارا به اسباب بازی هایی که اکنون تابعیت این جهان را تشکیل می دهند ، زندگی داده است ، که باعث می شود او بیشتر از یک حاکم از یک خدای بزرگ برخوردار شود. هنوز مشخص نیست که وی در این دنیا چه مدت را گذراند و چرا هرگز به خانواده خود نگفته است. ماری تا آنجا که می دانیم می توانست خدای مانی باشد.

در باله اصلی فیلم The Nutcracker مشخص نیست که دنیای Nutcracker وجود دارد یا اینکه فقط در رویاهای کلارا بوده است. این نوع ابهام ، شگفتی ، رمز و راز و جادو را به داستان می افزاید ، چیزی که اقتباس فیلم در ازای فهم دقیق تر دنیای فانتزی ، فدا می شود ، اما کارهای ساخت و ساز دنیا را انجام نمی دهد تا ارزش فروش آن را به بیننده بگذارد. در عوض ، این حتی شک بیشتری ایجاد می کند که از بین نمی رود.

در پایان این فیلم با وجود نشان دادن نبوغ در برخی از بخش های آن ، حقیقت این است که به هدف خود نمی رسد و نتیجه آن محصول خالی است.

نتیجه گیری
تلاش فاجعه آمیز برای دستیابی به چیزهای عالی ، با ستونهای محکم اما ضعیف که باعث می شود هر فرصتی برای درخشش فیلم ، درخشش اجراهای ساده و یک ملودی فرقه شناخته شده برای نسل های گمشده به وجود بیاید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 23 مهر 1398 ساعت 14:42 | بازدید : 184 | نوشته ‌شده به دست ناصر | ( نظرات )

Bleach ، مانگا حیرت انگیز ماوراء الطبیعه پرش Shonen ایجاد شده توسط mangaka Tite Kubo به شکل یک سری انیمه ، چندین فیلم انیمیشن ، موزیکال و حتی یک اپرا راک (که حتی خود کوبو نیز اعتراف کرد کاملاً سورئال در مقدمه ای برای یک حجم مانگای خودش) ، اما تنها فرمی که نتوانسته وارد آن شود در یک فیلم اکشن زنده است که تاکنون.

نتفلیکس با برادران وارنر ، که همچنین پشت صحنه اقتباسی از عملکرد زنده بلک باتلر و روورونی کنشین بود ، آنچه را که لژیونهای طرفداران Bleach در ذهن داشته اند ، تولید خواهد کرد زیرا Ichigo برای اولین بار یک ارواح را دید. به کارگردانی شینسوکه ساتو ( گانتز ، پرنسس پره ) و بازی در نقش سوتا فوکوشی  به عنوان شینیگامی با شگفت آور موهای قرمز.

پخش کننده ویدیو

00:00
01:02


قاب
سفید کننده داستان ایشیگو کوروساکی ، جوانی است که از کودکی توانایی دیدن ارواح را دارد. او از زمانی که می تواند به یاد داشته باشد آنها را در خیابان های شهر کاراکورا سرگردان کرده است. سرنوشت باعث می شود تا من با Rukia Kuchiki ، یک شینیگامی آشنا شوم ، که ارواح زمینی را به انجمن روحها آزاد می کند و آنها را راهنمایی می کند و ارواح شیطانی بخاطر روح به نام توخالی را فرو می برد. این سرآغاز یک موجود عجیب و کاملاً جدید برای ایشیگو است که یکی از این توقیف ها به او و خانواده اش حمله می کنند و رکیا را در این ناتوان ناتوان می گذارد ، به عنوان تنها جایگزینی که وی برای انتقال قدرت خود به ایشیگو دارد ، زیرا او را با شمشیر خود عبور می دهد. و به او قدرت کافی می دهد تا با روح شیطانی بجنگد ، از آن لحظه مجبور می شود از کار رکیا مراقبت کند ، به عنوان جانشین شینیگامی ،

سرانجام انجام شد
یک دلیل واضح وجود دارد که چرا مردم باید از آن هیجان زده شوند ، این نخستین اقتباس با ظرافت ساخته شده از یک انیمه است. کامل نیست ، اما از نظر قانونی بسیار بزرگی است و روح و احساس مانگا و سریال را حفظ می کند. به نظر می رسد بسیاری از بررسی های منفی که تاکنون از این فیلم دیده ام ، از طرف افرادی صورت می گیرد که یا سریال را خیلی خوب نمی شناسند (یک خطر ، زیرا آنها بدون داشتن ایده ای بسیاری از موارد را پوشش می دهند) ، یا سینمای ژاپن را نمی فهمند (برخی تکنیک های بازی / تفاوت های ظریف بین شرق و غرب متفاوت است) ، یا کسانی که به سادگی از آن متنفر هستند ، زیرا همه چیز به نظر نمی رسد 100 to با مانگا یکسان باشد (من نسخه های بسیار بدتری از اجرای زنده را روی مانگا با بودجه های بسیار بزرگتر دیده ام ، باور کنید )

من مانند بسیاری از طرفداران دیگر ، وقتی برای اولین بار اعلام شد ، نسبت به این فیلم بسیار تردید داشتم. راستش ، من فکر کردم: اوه ، نه ، لطفا ، یک فیلم انیمیشن زنده دیگر. من نمی توانم صبر کنم تا ببینم این چقدر پوچ و بد است.

خوب ، من اشتباه کردم و خوشحالم که شما آقای ساتو را برنده شدید. کلیه سمت چپ من را گرفته و آن را بفروش ، و هر آنچه را برای تأمین بودجه فیلم بعدی تریلوژی خود لازم دارید (که امیدوارم اتفاق بیفتد). چندین بار او را دیده ام و هنوز حوصله نگاه کردن به او را ندارم. این نوع فیلمی است که طرفداران این سریال در هر بررسی ، به پیدا کردن سنگهای جدید پنهان ادامه خواهند داد. با این حال ، اگر با مانگا یا انیمه آشنا نیستید ، نگران نباشید ، این نوار برای افراد تازه وارد بسیار قابل دسترسی است زیرا بسیار خوب اقتباس می شود ، بنابراین نخ را از دست نمی دهید.

شخصیتها
9/10 تفاوت های جسمی وجود دارد (اوراهارا پیرتر است ، موهای ماساکی مشخص نیست ، و غیره.) ، اما بازیگری جامد است و پویایی / روابط شخصیت دقیقاً همانگونه است که در مانگا وجود دارد. حتی اگر شخصیت کمی متفاوت به نظر برسد ، او معتقد بود که بازیگران شخصیت ها هستند. ممکن است که Ichigo و Rukia دقیقاً همان مو یا چهره خود را نداشته باشند که فرد انتظار داشته باشد ، اما آنها کاملا شخصیت ها را میخکوب کردند: عزم و جوش های ایچگو ، طعنه طعنه ای Rukia ، همه چیز واقعاً عالی است.

لباس
8/10 در اینجا ، بودجه ای برای صحنه های جنگ صرفه جویی شد: ماکت های دقیقی از کاپیتان های کاپیتان یا صندل های نی را مشاهده نمی کنید. در عوض ، این فیلم سعی دارد واقعیت ها را واقعی تر جلوه دهد (یعنی پرتقالی طبیعی تر برای موهای ایشیگو ، مدل موهای کوچکتر برای اوریگیم ، و غیره.) به نظر می رسد کمتر شبیه یک کراس گیم دیوانه موزیکال راک برای سفید کننده و بیشتر شبیه آن است. دنیایی مشروعیت که در آن زندگی کند.

موسیقی
10/10 انیمه را بدون کپی کردن آن احضار می کند ، و الکساندروس دو آهنگ خارق العاده دارد که باعث می شود Bleach با لمس از تاریخ باستانی ژاپن و ویژگی های انجمن روحها احساس تازه و آوانگارد کند.

وفادار
هر زمان ممکن باشد ، فیلم تقریباً دقیقاً مانگا را دنبال می کند. برای چسباندن 6 جلد مانگا در یک فیلم ، برخی از شخصیت های جزئی (Mizuiro ، Jinta ، Ururu و غیره) نمایش داده نمی شوند و برخی از وقایع متراکم می شوند (به عنوان مثال ، طعمه توخالی Uryu جنگ Hexapodus را شروع می کند. این باعث می شود که ایشیگو به یک شینیگامی جدی تبدیل شود ، و نه یک Big Big). به طور کلی ، این داستان هنوز به روشی که مانگا به آن گفته است ، بسیار متراکم است.

لوازم جانبی
8/10 جستجوگر روح با چیزی شبیه به یک سنگ اشک آور اشک جایگزین می شود که متفاوت تر به نظر می رسد (بیایید صادق باشیم ، هنگامی که تلفن های بلوتوث با Bleach بزرگ بودند ، اکنون آنها کمی قدیمی هستند ، اما بله ، می توانستند از آنها استفاده کنند) zanpakuto بسیار دقیق تر هستند (بله ، حتی آن ایچیگو ، "منتقدان" را که ادعا می کنند او شمشیر دیگری بدست می آورد ، نادیده می گیرد ؛ تیغه سیاه نمادی که با او دائماً نشان داده می شود ، اولین کسی نبود که پایان یافت و اولین شمشیر همان کسی است که در اینجا استفاده می شود). دستکش Rukia و بسیاری چیزهای دیگر دقیقاً مانند مانگا است.

ست تحمل
9/10 به جای هدر دادن بودجه اندکی که این فیلم در اختیار داشت ، در تولید دقیق برنامه های کف و مجموعه ها فقط 3.5 میلیون هزینه شده است (که از نظر ساخت فیلم در این سطح چیزی نیست) ، همه چیز یکسان است اتاق Ichigo دقیقاً شبیه اتاق مانگا / انیمه نیست ، اما هنوز هم دارای یک تختخواب ، یک میز ، یک کمد برای مخفی کردن Rukia و غیره است. و مثل اتاق ایچیگو احساس می کند. در مورد خانواده کوروساکی نیز همین مسئله وجود دارد: اگر دقیقاً مطابق آنچه در مانگا نشان داده می شود ، قانع کننده باشد.

جنگ و دعوا
9.5 / 10 اوقات خوبی دارد که نمی توانم همه آنها را لیست کنم. آیا پرش سیم-فو در نقاط قابل مشاهده است؟ بله ، بیش از اینکه به نظر برسید ، احساس کنید (در این نوع ژانر مانگا حرکات اغراق شده است). آیا عمل خراب می شود؟ نه ، بدتر از برخی جهش هایی نیست که کاپیتان آمریکا در چند فیلم ساخته است (می دانید که در آنجا آنها به راحتی و سفتی فرود می آیند تا واقعاً "سقوط کنند / زمین شوند؟") توخالی ها کمی ساده تر و تهدید آمیز تر به نظر می رسند ، اما آنها هنوز هم همان مکانیک (صفر ، پنجه ، خز ژله ای) دارند. داستان های نبرد با شمشیر فوق العاده است ، بنابراین می توانید ایده بگیرید ، در یک لحظه شمشیر ایچیگو بر روی زمین گیر می کند و رنجی بر روی تیغ فرار می کند و به شدت حمله می کند.

تطبیق موفقیت آمیز
به طور جدی ، آن را امتحان کنید. در اینجا به اندازه کافی هواداران هاردکور (که هرگز با هزینه کمتر از بودجه مارول چیزی را دوست ندارند) در اینجا کافی است. من با تعجب دلپذیر شدم و این فیلم احساس می کند که یکبار دیگر عاشق سریال ها شود ، بنابراین من آن را به هواداران یا هر کسی که از سینمای آسیا خوشم نمی آید ، اکیداً توصیه می کنم. برو ببین

نتیجه گیری
اقتباس خوب از مانگا اصلی ، مراقبت زیاد در شخصیت های آن و طرح اصلی ، همراه با موسیقی متن فیلم خوب و تحت یک راهنمای خوب پناه گرفته است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب